حزب نازی سیاست از بین بردن دشمنها، یهودستیزی، اسلاوستیزی و تکیه بر نژاد ژرمن را در تمام سالهای قدرتش در دستور کار خود قرار داده بود. پلیسها مخفی، شبکههای اطلاعرسانی پیچیده، دستگاههای شکنجه و ترور و اردوگاههای کار اجباری که به اردوگاههای مرگ معروفاند همگی در خدمت این سیاست نازیها قرار داشتند. در این مقاله جنایتهای نازیها در اردوگاههای مرگ را مروری خواهیم کرد.
میتوانید داستان هولوکاست و جنایتهای نازیها در اردوگاههای مرگ را در قسمت هولوکاست پرچم سفید بشنوید.
روی کار آمدن حزب نازی؛ آغاز زندگی و مرگ مصیبتبار یهودیهای اروپا
حزب نازی با روی کار آمدن در آلمان آرام و قرار را از یهودیهای این کشور گرفت و همین باعث شد تا تعدادی از یهودیها به کشورهای دیگر اروپایی پناه ببرند. با این حال، همه آنها موفق به فرار نشدند و تعدادی از آنها هم اشتیاقی به ترک وطن نداشتند. این گروه که در آلمان باقی ماندند، روزانه دچار اذیت و آزار قرار میگرفتند و عرصه زندگی بر آنها تنگ و تنگتر میشد.
چه کسانی قربانی جنایتهای نازیها در اردوگاههای مرگ بودند؟
سختیها تنها متوجه یهودیهای داخل آلمان نبود. یهودیهایی که فرار کرده بودند هم دلنگران خانواده و خویشاوندان آلمانیشان روزها را سپری میکردند. تا این که در سال ۱۹۳۹ آلمان جنگ جهانی اول را آغاز کرد و آتش جنگ به سرعت اروپا فرا گرفت. آن وقت بود که هیتلر خواب را از چشم یهودیهای سرتاسر اروپا ربود. با این حال باید توجه داشته باشیم که تنها یهودیها نبودند که مورد آزار و پیگرد نازیها قرار میگرفتند. اصولا در آن سالها با هر دشمنی و مخالفتی به شدت تمام رفتار میشد. افرادی مثل کولیها، دموکراتها، کمونیستهای آلمان، سوسیالیستها، سوسیال دموکراتها، اسیران جنگی، کسانی که از کار فرار کردهبودند و حتی اقلیتهای جنسی.
اردوگاههای مرگ نازی؛ کشتاری صنعتی و سازماندهیشده
کشتار تعداد زیادی از این یهودیها و مخالفها کار آسانی نبود. در نتیجه این کار باید سازماندهی شده و بر پایه یک نقشه از پیش تعیینشده صورت میگرفت. در این راستا، تاسیس اردوگاههای مرگ یکی از نتیجهبخشترین کارهای آلمان نازی برای کشتار راحتتر بود. این سیستم هزاران هزارن انسان را با گازهای سمی یا گرسنگی دادن، تحت عنوان «راه حل نهایی» از بین برد و از آن جایی که هدف اصلی این سیستم یهودیها بودند، به هولوکاست معروف است.

اسیران اردوگاههای مرگ
جالب است بدانیم که ایده کشتار آدمها به این شکل از ابتدا وجود نداشت. در آغاز یهودیها و مخالفان به طور دستهجمعی تیرباران میشدند. اما این پیامدهای منفی زیادی برای آلمانها داشت. فشار روانی روی سربازها و افسرها، هزینه و انرژی زیادی که باید صرف میشد و از بین بردن جنازه کشتهشدهها سران نازی از جمله هاینریش هیملر را به فکر واداشت. نتیجه این فکرها کشتن آدمها با گازهای سمی یا در کورههای آدمسوزی بود که به برنامه مرگ آسان معروف شد.
هر اردوگاه شیوه خاص خود را در کشتن انسانها داشت
در طول دوران حکومت نازی هر اردوگاه روش خاص خود را برای کشتن آسان داشت. با این که کشتن با گازهای سمی راه حل خوبی بود. با این حال، راه حلهای جدید زیادی از طرف سران نازی دائما پیشنهاد و استفاده میشد. در کنار استفاده از گازهای سمی روشهای گذشته مثل تیرباران، شکنجه و ترور هم همچنان کاربرد خود را حفظ کرده بود.
طی سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ اردوگاههای مختلفی مثل آشوئیتس، بلزک، خلمنو و تربلینکا و غیره در آلمان و متصرفاتش تاسیس شدند. بعضی از این اردوگاهها موقت و بعضیشان دائم بودند. معمولا یهودیها در وهله اول به اردوگاههای موقت فرستاده میشدند و در راه و یا بر اثر کار، خستگی، بیخوابی، گرسنگی و سرما از بین نمیرفتند، به مرکز مرگ فرستاده میشدند تا در آنجا به طور مستقیم کشته شوند و بعد نیروهای اساس اجساد را از اتاقهای گاز بیرون برده و آنها را سوزانده و دفن میکردند یا به دار میآویختند یا آنها را به کورههای آدمسوزی میفرستادند. در این بین نژادپرستهای داوطلب سرتاسر اروپا را هم نباید نادیده بگیریم.
البته در بیشتر موارد، نیروهای نازی زندانیها را مجبور میکردند تا همنوعانشان را به دست خود بسوزانند یا حتی قبل از کشتن قربانیها آنها را مجبور میکردند، ابتدا یک گور بزرگ دستهجمعی برای خود و همراهانشان بکنند. تعداد زیادی از این گورها امروز کشف شده است اما گمان میرود که همه آنها هنوز کشف و شناسایی نشدهاند.
از داخائو، اولین اردوگاه کار نازیها تا آشوئیتس که بزرگترین اردوگاه بود، همه و همه ماشینی بودند برای کشتار گسترده انسانها. ماشینهایی که شاید در طرز کشتن آدمها با هم تفاوت داشتند اما به کام مرگ فرستادن آنها هدف نهایی و مهمشان بود.
جنگ جهانی دوم؛ فرصتی برای اردوگاههای مرگ
کشتار یهودیان در جریان جنگ یکی از سیاستهای آلمان نازی بود. چون در موقعیتی که تمام جهان درگیر یک جنگ بزرگ و جهانیاند، کمتر کسی به مشکل یهودیها توجه نشان میداد و همین مسئله نازیها را کمک کرد که به سرعت و با خشونت هرچه تمامتر به کشتن آنان یا به بیان سادهتر از بین بردن نژاد یهود در اروپا بپردازد. این مطلب را به راحتی میتوان از بین نوشتههای گوبلز، وزیر تبلیغاتی آلمان نازی اثبات کرد. او در دفتر خاطرات خود خدا را شکر کرده که در وضعیت جنگی قرار دارند. چون این وضعیت امکاناتی را در دست آلمان نازی قرار میدهد که در روزهای صلح ممکن نیست.
پایان؛ واقعیت اردوگاههای مرگ هنوز که هنوزه برای ما پنهان است
گفته شده است که صنعتی شدن کشتار یهودیان باعث شد که از ۱۱ میلیون یهودی ساکن در اروپا نیمی از آنها به دست آلمانها کشته شوند. با این حال، هنوز که هنوزه بحثها بر سر این اعداد و ارقام زیاد است و مدارک متناقضی هم در اینباره وجود دارد. این یعنی که با وجود گذشت دهها سال از جنگ جهانی دوم همچنان نمیتوانیم به واقعیت این جنگ و جنایاتش پی ببریم