تانک تایگر یکی از شاهکارهای مهندسی در طول تاریخ بود. به طوری که بسیاری آن را جلوتر از نسل خود میدانستد. فناوری پیشرفته، توپ خوب، زره بسیار مقاوم و تجهیزات مکانیکی کارآمد، تایگر را به رقیبی ترسناک برای تمام تانکهای هم نسل خود بدل کرده بود.
تانک تایگر چگونه ساخته شد؟
دستور ساخت تانک تایگر به اوایل سال ۱۹۳۷ باز میگردد. ولی به دلایل مختلفی هیچ کدام از نمونهها پیش ساخته تا سال ۱۹۳۸ برای این طرح مناسب نبودند و در نهایت مهندسان طرح، این نمونهها را به مدلهای مختلف تانک پانزر تبدیل کردند. بعد از ورود تانکهای T-34 شوروی به میدان نبرد، هیتلر به سرعت دستور ساخت تانکی جدید که توان نابودی تانکهای روسی را داشته باشد، صادر کرد. به این ترتیب در سال 1942 با فرمان مستقیم هیتلر تایگر ابتدا در جبهه لنینگراد وارد خدمت شد و با گذشت زمان به سرعت در تمام طول جبهه شرق خدمت کرد.
تانک تایگر با فلسفه آلمانی در تولید تانک هم خوانی نداشت. در واقع یک طرح جدید برای خود به حساب میآمد. آلمانیها باید این هیولا آهنی را با زرهی قدرتمند و توپی به مراتب قویتر از تمام توپهای نصب شده روی تانکهای پیشین، طراحی میکردند.
ویژگیها و امکانات تایگر، هیولای زره پوش نازیها
تایگر از جلو به برجک زرهی ۱۰۰ میلیمتری و در کنارهها به زرهی ۶۰ میلیمتری مجهز بود که آن را بیش از اندازه سنگین میکرد. از طرف دیگر این تانک یک توپ ۸۸ میلیمتری داشت که تا آن زمان روی هیچ تانکی نصب نشده بود و به راحتی میتوانست تا برد ۲۵۰۰ متری تانک دشمن را نابود کند. از عملکرد قدرتمند آن میتوان یکی از درگیریهای سال 1944 در فرانسه را نام برد. در این درگیری تایگر از فاصله ۴۰۰۰ متری به هدف شلیک کرد. با درنظر گرفتن فناوری آن سالها و بدون داشتن رایانه کنترل آتش بالستیک و سامانه هواشناسی، این حرکت بسیار مهم به شمار میرفت.
آنچه تایگر را متمایز و منحصر به فرد کرده بود
نکته مثبت این تانک موتور آن بود. موتور تانک تایگر به قدری خوب و قابل اطمینان بود که اکثر خدمه از آن راضی بودند. به گزارش گردان ۵۰۱ پانزر اکثر مشکلات موتوری در این تانک به دلیل اشتباهات خدمه اتفاق میافتاد. درصورت استفاده درست، تایگر میتوانست تا فاصله ۳۰۰۰ کیلومتری را بدون مشکل طی کند.
فضای بزرگ تانک از دیگر مزیتهای آن بود و اکثر تانکیستهای آلمانی از محیط داخلی این تانک رضایت داشتند. آمریکاییها بعد از جنگ آزمایشی جالب در مورد این تانک انجام دادند و با نتایج کاملا متضادی روبهرو شدند. آمریکاییها معتقد بودند محیط داخلی این تانک برای بارگذار مشکل آفرین است و کار را سخت میکند. در حالیکه نظر خدمه آلمانی کاملا مخالف این تحقیقات بود.
نقاط ضعف تایگر چه بود؟
این هیولای افسانهای خالی از عیب و ایراد نبود. از نقاط ضعف آن میتوان به گیربکس پیچیده اشاره کرد. درصورت خراب شدن آن باید یک پروسه تعمیر طولانی روی تانک انجام میشد. مشکل بعدی وزن سنگین بود. حمل و نقل تانک تایگر به دلیل وزن زیاد دشوار بود. چنانچه این تانک در محلی گیر میکرد یا خراب میشد، برای حرکت دادن آن باید از ۲ تانک تایگر دیگر استفاده میکردند چرا که هیچ تانک یا ماشینی توان حرکت دادن این غول آهنی را نداشت.
تانک تایگر، کابوس سواره نظام متفقین
در ۷ جولای ۱۹۴۳ یک تانک تایگر از گردان سیزدهم پانزر در حال گشت زنی بود که با یک گروه ۵۰تایی T-34 درگیر شد. نتیجه درگیری شگفت انگیز بود. تانک مذکور پس از انهدام ۲۲ تانک و بعد از تمام شدن مهمات خود بدون هیچ آسیبی به پایگاه خود بازگشت و از تمام خدمه آن تقدیر شد.
اما نبرد نرماندی خطر این تانک را به متفقین یادآوری کرد. تایگرها در نرماندی روزانه تعداد زیادی تانک M4 شرمن امریکایی را به آسانی شکار میکردند. به گونهای که هر تانک تایگر بیش از ۵ تانک شرمن را هدف قرار میداد. در این نبرد، طی تنها ۶ هفته ۲۲۷ تانک متفقین هدف تایگر قرار گرفت. به راحتی میتوان گفت اگر برتری هوایی با متفقین نبود شاید نبردی نرماندی به بزرگترین شکست متفقین تبدیل میشد. دیوید آیر کارگردان فیلم Fury (خشم) با بازی ستارگانی همچون بردپیت این نبرد را به تصویر کشیده است.
تایگر تا سال ۱۹۴۴ تولید شد و برای هیتلر، تانک بسیار مهمی بود. بعدها هیتلر دستور توقف تولید این تانک را صادر کرد. در نهایت تانک تایگر ۲ که تا پایان عمر حکومت نازیها تولید میشد جایگزین این تانک شد.
تانک تایگر ۲ یا کینگ تایگر
آلمانیها تانک تایگر ۲ را از سال ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۵ به مدت یک سال تولید کردند و فقط ۴۹۰ دستگاه از این تانک وارد میدان نبرد شد.
هر چند که این تانک یکی از موثرترین تانکهای جنگ جهانی دوم به شمار میآید، اما عواملی مانند عرضه دیرهنگام، موتور غیرقابل اطمینان، خروجی قدرت نامتناسب با وزن، هزینه تولید بالا و فرایند تولید پیچیده، هیچ وقت نتوانست انتظارات سازندگان و فرماندهان را مانند تایگر ۱ برآورده کند.
این تانک در جبهه غرب فعالیت زیادی نداشت و در جبهه شرق هم دائما مورد کمین ارتش شوروی قرار میگرفت. با این حال در نبرد بوداپست خوش درخشید و در نهایت توانست ۱۲۱ تانک و ۲۴۴ خودروی زرهی شوروی را نابود کند. آن هم در شرایطی که فقط ۲۵ تایگر ۲ از دست رفت و این یک نتیجه درخشان بود.
کینگ تایگر، فراموش شده در تاریخ
تایگر ۲ فارغ از مشکلات بزرگی که داشت، تانک خوبی بود. اما ورود دیر هنگام آن به جبهه نبرد مانع از این شد که نتیجه خوبی بگیرد. از طرف دیگر برتری هوایی متفقین کار را برای این هیولا بزرگ دشوارتر از قبل کرد. آلمانی طبق برنامه توسعه این تانک قصد داشتند موتوری کارآمد و توپ ۱۰۵ میلیمتری جدیدی روی آن نصب کنند. ولی با پایان عمر آلمان نازی این طرحها از ماکت فراتر نرفت. این تانک درصورتیکه زودتر وارد جبهههای نبرد میشد یا عملکرد موتور آن بهتر بود، ممکن بود به دردسری بزرگ برای متفقین در غرب و شرق تبدیل شود. اما تولید محدود، مشکلات موتور و برتری هوایی متفقین عملا عرصه را بر تایگر ۲ که به آن کینگ تایگر هم میگفتند تنگ کرد. بعد از جنگ جهانی دوم این تانک برای همیشه در تاریخ فراموش شد.