در سال ۱۹۴۳ و در دوران جنگ جهانی دوم، پوستری با هدف تقویت روحیه کار در ایالات متحده منتشر شد که زنی را با لباس آبی و سربند قرمز در حال فیگور گرفتن نشان میداد. بالای سر او این عبارت به چشم میخورد: «میتوانیم انجامش دهیم!». این پوستر که در ابتدا چندان مورد توجه قرار نگرفت، امروزه به عنوان نماد فمینیسم و منبعی الهامبخش برای زنان شناخته میشود. شخصیتی که در آن پوستر به نمایش گذاشته شده بود، Rosie the Riveter نام داشت که نماد زنی قوی بود. او در صنایع نظامی کار میکرد و از او برای تشویق کارگران زن در جنگ جهانی دوم کمک گرفته میشد. در واقع میتوان گفت استقلال زنان در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد و این استقلال باعث شد تعریفی جدید از نقش زنان در جامعه و اقتصاد ایجاد شود.
مروری بر زنان در جنگ جهانی دوم
با شروع جنگ جهانی دوم و اعزام مردان جوان به میدان نبرد، کشورها با کمبود نیروی کار مواجه شدند و به ناچار زنان را وارد بازار کار کردند. اینگونه بود که به مرور، الگوهای تفکیک جنسیتی در جامعه جهانی دستخوش تغییرات شدند و جایگاه زن از «خانهداری» به «جبهه خانگی» تبدیل شد.
اما همچنان متحدین تا جای ممکن از ورود زنان به صنعت جلوگیری میکردند، برای مثال هیتلر معتقد بود تنها نقش مناسب برای زنان آلمانی در جامعه این است که همسرانی وفادار باشند و برای نسلهای بعدی رایش سوم کودکانی اصیل پرورش دهند.
دولتهای متفقین هم کمک زنان را تنها برای زمان بحران و جنگ ضروری میدانستند و قصد داشتند پس از پایان جنگ، بار دیگر مردان نقشهای اساسی را در جامعه به عهده گیرند.
با این وجود، زنانی که استقلال سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ را تجربه کرده بودند، دیگر قادر نبودند به شرایط اجتماعی پیش از جنگ بازگردند. این زنان که هر کدام یک رُزی لقب گرفتند، در حوزههای مختلفی از جمله تولید ابزارآلات جنگی، خدمات نظامی و پرستاری فعالیت داشتند. آنها با اراده و روحیه جنگجویانه خود، موفق شدند راه رسیدن به استقلال را برای زنان امروز هموار سازند و استقلال زنان در جنگ جهانی دوم را رسما رقم بزنند.
زنان در آلمان نازی
در آلمان نازی زنان تنها میتوانستند نقش مادر و همسر را به عهده گیرند و از تمامی موقعیتهای سیاسی و اجتماعی محروم بودند. آنها طبق ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیستی، نمیتوانستند شغل یا مقام رسمی داشته باشند و همچنین تدریس در دانشگاهها و رشتههای پزشکی برایشان ممنوع بود.
در این مورد استثناهایی هم وجود داشت؛ مانند هانا رایچ که خلبان مخصوص آدولف هیتلر و تنها زنی بود که در جنگ جهانی دوم موفق به دریافت نشان صلیب آهنی درجه یک شد. اما استقلال زنان در جنگ جهانی دوم بالاخره اتفاق افتاد و زنان هم رفته رفته چه در آلمان چه در دیگر کشورها نقش جدیدی در مناسبتات اجتماعی خود پیدا کردند.
مشاغل زنان در دوران جنگ
پیش از آغاز جنگ، زنان اکثرا خانهدار بودند. عده کمی از آنها نیز به عنوان منشی، مسئول پذیرش یا صندوقدار فروشگاه در بیرون از خانه کار میکردند.
با شروع جنگ جهانی دوم، کارخانهها فراخوان گستردهای برای جایگزینی نیروهای مرد صادر کردند و زنان به عنوان مکانیک، بازرس توپخانه، جوشکار هواپیما و اپراتور دستگاهها فعالیت خود را آغاز کردند. زمان یادگیری اینگونه مشاغل، کوتاه و فشرده بود و بسیاری از زنان مجبور بودند بلافاصله مشغول شوند و در حین کار فوت و فن آن را یاد بگیرند اما همین سختی و فشردگی منجر به شروع استقلال زنان در جنگ جهانی دوم شد.
دیگر مشاغل زنان در این دوران شامل راننده تاکسی، کارگر ساختمان، نجار، تولید مهمات، کشاورزی و کارهای دولتی و دفتری بود.
علاوه بر این، زنان در این دوران طرز استفاده از ابزار آلات مختلف را آموختند و این مهارت را کسب کردند که در صورت لزوم به تعمیر وسایل خانه بپردازند؛ این مسئله شاید امروزه خیلی مورد توجه قرار نگیرد، اما گام مهمی در راستای استقلال زنان در جنگ جهانی دوم محسوب میشد.
کارهای داوطلبانه
علاوه بر زنانی که شاغل بودند و دستمزد میگرفتند، عدهای نیز به صورت داوطلبانه کار میکردند. برای مثال سازمان خدمات داوطلبانه زنان آمریکایی (AWVS)، افراد داوطلب را جذب میکرد تا به آنها در زمینه تعمیرات وسایل خانه، کمکهای اولیه و مهارتهای کاربردی مربوط به جنگ مانند نقشهخوانی، عکاسی بالینی و کد مورس آموزش دهد و از آنان برای کمک به پرسنل نظامی و دوختن لباس برای خانوادهی نظامیان کمک بگیرد.
افراد داوطلب همچنین برای توزیع جیرهبندیها، فروش اوراق قرضه جنگی و استخدام نیروهای جدید جهت اهدای خون، پرستاری و کشاورزی اعزام میشدند.
خدمات نظامی
زنانی که برای خدمات نظامی داوطلب میشدند، به دلیل هنجارهای جنسی موجود در جامعه با چالشی عظیم روبرو بودند؛ تا جایی که حتی زنانگی آنها مورد سوال قرار میگرفت.
از میان حدود ۳۵۰ هزار زن آمریکایی که داوطلب خدمت در ارتش بودند، بخش عمدهای به عنوان پرستار و نیروی امدادی مشغول به کار میشدند. بخش دیگر به پایگاهها اعزام میشدند تا کارهای اداری را که پیش از این متعلق به مردان بود، انجام دهند؛ تا در عوض مردان بتوانند در ارتش خدمت کنند. آنها یونیفرم نظامی میپوشیدند، رژه را تمرین میکردند و ترفیع میگرفتند؛ اما اجازه نداشتند در خط مقدم جنگ با دشمن روبرو شوند.
در شوروی هم، ابتدا زنان اجازه خدمت در ارتش را نداشتند؛ اما پس از خسارات شدیدی که در عملیات بارباروسا به این کشور وارد شد، شرایط به نفع زنان تغییر کرد.
شوروی اولین کشوری بود که اجازه داد خلبانان زن، هواپیماهای جنگی را به پرواز درآورند. همچنین زنان زیادی در ارتش این کشور به عنوان پیادهنظام و تکتیرانداز خدمت کردند که موفقترین آنان لودمیلا پاولیچنکو و روزا شانینا نام داشتند. زنان دیگری نیز به پارتیزانهای شوروی پیوستند و در جنگ چریکی مقابل نازیها جنگیدند.
مشکلات اشتغال زنان
اشتغال زنان در جنگ جهانی دوم در بیرونِ خانه در ابتدا از دید جامعه چندان خوشایند نبود و بسیاری معتقد بودند آنها قادر نیستند به خوبی مردان عمل کنند. زنان در مقایسه با مردان دستمزد کمتری داشتند و اکثر مواقع قربانی آزار جنسی میشدند. ورود زنان به مشاغل به اصطلاح مردانه مانند کشتیسازی، مهندسی و رانندگی، موجب شد آنان خواستار حقوق برابر شوند. زنان آمریکایی که شاهد بیتوجهی و بیعدالتی دولت بودند، دست به اعتراض زدند و در اکتبر ۱۹۴۳ به مدت یک هفته اعتصاب کردند. اعتراضات موفقیتآمیز بود و منجر به تعیین دستمزدی مشخص و برابر برای زنان و مردان گردید.
همچنین زنان جانبازی که خواستار بهرهمندی از مزایای در نظر گرفته شده برای جانبازان بودند، پس از رویارویی با موانع بسیار از این مزایا چشمپوشی کردند.
شرایط زنان پس از جنگ جهانی دوم
نیاز به نیروی زنان در جنگ جهانی دوم موقتی بود و از آنها انتظار میرفت پس از پایان جنگ دوباره به خانهداری مشغول شوند. برخی از آنها با این شرایط مشکلی نداشتند؛ اما واضح بود که مهارت و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به قبل پیدا کرده بودند و استقلال زنان در جنگ جهانی دوم دیگر به آنها ثابت کرده بود میتوانند همراستای مردان در جامعه حضور داشته باشند.
سیبل لوئیس، یکی از زنانی که در دوران جنگ جهانی دوم در شرکت لاکهید کار میکرد، در این باره میگوید: «دوران جنگ، تاثیرات فوقالعادهای بر زنان گذاشت. من این را زمانی فهمیدم که فرصت داشتم تا از آشپزخانه بیرون بیایم، کار کنم و پول دربیاورم. این چیزی بود که قبلا حتی در خواب تصورش را نمیکردم. سالهای جنگ امکانات و تجربیات جدیدی پیش روی ما گذاشت و این آغازی بود برای زنانی که قصد داشتند از مرز خانه و همسرداری فراتر بروند».
پس از کمکهای زنان در طول جنگ جهانی دوم، نگاه جامعه نسبت به آنها عوض شد. آزادی و استقلال مالی و شخصیتی که زنان در این دوران تجربه کردند، موجب شکوفایی آنان شد و بسیاری نتوانستند همچون گذشته تنها به درآمد همسرشان متکی باشند و به این ترتیب با استقلال زنان در جنگ جهانی دوم دنیای زنان در دنیا دستخوش تغییر شد.
با وجود اینکه پس از جنگ هم چندین دهه طول کشید تا اشتغال زنان به طور کامل توسط جامعه پذیرفته شود اما به وضوح میبینیم که این تغییرات از اواسط جنگ جهانی دوم شروع شد. زمانی که زنان، قدرت پیدا کردند تا برای خواستههای خود و حقوق برابر چه در محل کار چه فراتر از آن بجنگند.
آنها در آن دوران بیش از هر زمان دیگری با چالش روبرو بودند؛ اما موفق شدند به خوبی این چالش را پشت سر گذاشته و تغییراتی را رقم بزنند که موجب شکوفایی و به رسمیت شناخته شدن زنان و استقلال زنان در جنگ جهانی دوم امروز میشود.
در سال ۱۹۴۳ و در دوران جنگ جهانی دوم، پوستری با هدف تقویت روحیه کار در ایالات متحده منتشر شد که زنی را با لباس آبی و سربند قرمز در حال فیگور گرفتن نشان میداد. بالای سر او این عبارت به چشم میخورد: «میتوانیم انجامش دهیم!». این پوستر که در ابتدا چندان مورد توجه قرار نگرفت، امروزه به عنوان نماد فمینیسم و منبعی الهامبخش برای زنان شناخته میشود. شخصیتی که در آن پوستر به نمایش گذاشته شده بود، Rosie the Riveter نام داشت که نماد زنی قوی بود. او در صنایع نظامی کار میکرد و از او برای تشویق کارگران زن در جنگ جهانی دوم کمک گرفته میشد. در واقع میتوان گفت استقلال زنان در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد و این استقلال باعث شد تعریفی جدید از نقش زنان در جامعه و اقتصاد ایجاد شود.
با شروع جنگ جهانی دوم و اعزام مردان جوان به میدان نبرد، کشورها با کمبود نیروی کار مواجه شدند و به ناچار زنان را وارد بازار کار کردند. اینگونه بود که به مرور، الگوهای تفکیک جنسیتی در جامعه جهانی دستخوش تغییرات شدند و جایگاه زن از «خانهداری» به «جبهه خانگی» تبدیل شد.
اما همچنان متحدین تا جای ممکن از ورود زنان به صنعت جلوگیری میکردند، برای مثال هیتلر معتقد بود تنها نقش مناسب برای زنان آلمانی در جامعه این است که همسرانی وفادار باشند و برای نسلهای بعدی رایش سوم کودکانی اصیل پرورش دهند.
دولتهای متفقین هم کمک زنان را تنها برای زمان بحران و جنگ ضروری میدانستند و قصد داشتند پس از پایان جنگ، بار دیگر مردان نقشهای اساسی را در جامعه به عهده گیرند.
با این وجود، زنانی که استقلال سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ را تجربه کرده بودند، دیگر قادر نبودند به شرایط اجتماعی پیش از جنگ بازگردند. این زنان که هر کدام یک رُزی لقب گرفتند، در حوزههای مختلفی از جمله تولید ابزارآلات جنگی، خدمات نظامی و پرستاری فعالیت داشتند. آنها با اراده و روحیه جنگجویانه خود، موفق شدند راه رسیدن به استقلال را برای زنان امروز هموار سازند و استقلال زنان در جنگ جهانی دوم را رسما رقم بزنند.
زنان در آلمان نازی
در آلمان نازی زنان تنها میتوانستند نقش مادر و همسر را به عهده گیرند و از تمامی موقعیتهای سیاسی و اجتماعی محروم بودند. آنها طبق ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیستی، نمیتوانستند شغل یا مقام رسمی داشته باشند و همچنین تدریس در دانشگاهها و رشتههای پزشکی برایشان ممنوع بود.
در این مورد استثناهایی هم وجود داشت؛ مانند هانا رایچ که خلبان مخصوص آدولف هیتلر و تنها زنی بود که در جنگ جهانی دوم موفق به دریافت نشان صلیب آهنی درجه یک شد. اما استقلال زنان در جنگ جهانی دوم بالاخره اتفاق افتاد و زنان هم رفته رفته چه در آلمان چه در دیگر کشورها نقش جدیدی در مناسبتات اجتماعی خود پیدا کردند.
مشاغل زنان در دوران جنگ
پیش از آغاز جنگ، زنان اکثرا خانهدار بودند. عده کمی از آنها نیز به عنوان منشی، مسئول پذیرش یا صندوقدار فروشگاه در بیرون از خانه کار میکردند.
با شروع جنگ جهانی دوم، کارخانهها فراخوان گستردهای برای جایگزینی نیروهای مرد صادر کردند و زنان به عنوان مکانیک، بازرس توپخانه، جوشکار هواپیما و اپراتور دستگاهها فعالیت خود را آغاز کردند. زمان یادگیری اینگونه مشاغل، کوتاه و فشرده بود و بسیاری از زنان مجبور بودند بلافاصله مشغول شوند و در حین کار فوت و فن آن را یاد بگیرند اما همین سختی و فشردگی منجر به شروع استقلال زنان در جنگ جهانی دوم شد.
دیگر مشاغل زنان در این دوران شامل راننده تاکسی، کارگر ساختمان، نجار، تولید مهمات، کشاورزی و کارهای دولتی و دفتری بود.
علاوه بر این، زنان در این دوران طرز استفاده از ابزار آلات مختلف را آموختند و این مهارت را کسب کردند که در صورت لزوم به تعمیر وسایل خانه بپردازند؛ این مسئله شاید امروزه خیلی مورد توجه قرار نگیرد، اما گام مهمی در راستای استقلال زنان در جنگ جهانی دوم محسوب میشد.