شاعران و نویسندگان یک جامعه همیشه و در هر شرایطی حتی جنگ یا انقلاب از همراهان اصلی آن (جامعه) هستند. همراهی این دسته از افراد جامعه گاهی در آثار ادبی آنها نمود پیدا میکند. در چنین حالتی این آثار خلقشده در زمره ادبیات مقاومت قرار میگیرند.
در دوران جنگ جهانی دوم هم شاعران روس حیطه مبارزه خود را در سرزمین ادبیات مقاومت یافتند. در این مقاله به بررسی نقش شعر شاعران روس و ادبیات مقاومت در جنگ جهانی دوم، محتوا و ویژگیهای آن خواهیم پرداخت.
تعریف ادبیات مقاومت
این نوع از ادبیات، شاخهای است که علیه جنگ، اختناق، دیکتاتوری، نبود آزادیهای اجتماعی و فردی و غیره اعتراض و برای بهبود وضعیت پیشآمده تلاش میکند. نمونههای خوب این نوع از ادبیات را در ادبیات عرب، ایران و آمریکای جنوبی شاهد هستیم. با این حال جنگ جهانی دوم بهانهی دیگری برای شاعران روس بود که از این نوع ادبی استفاده کنند.
شعر مقاومت روسیه از انقلاب کمونیستی تا جنگ جهانی دوم
اما باید دانست که شعر مقاومتی که در روسیه از زمان محاصره لنینگراد به دست ارتش آلمان نازی در سال ۱۹۴۱ تا پایان جنگ جهانی دوم در ۱۹۴۵ سروده شده است، هیچ شباهتی به شعر مقاومتی که تا قبل از آن و در دوران انقلاب کمونیستی ۱۹۱۷ در بین شاعران مخالف انقلاب سروده میشد، نداشت. این را هم باید در نظر گرفت که اکثر شاعران روس در این بازه زمانی به جبهههای جنگ رفته و تعدادی که در این مقاله دربارهشان صحبت میکنیم، به هر دلیلی توانایی شرکت در جنگ را نداشتند.

محاصره لنینگراد
در هر حال، شاعران مخالف انقلاب بلشویکی که تا قبل از جنگ دوم جهانی سعی داشتند تا در جهت مخالف استالین حرکت کنند و ظلم و ستم او و ارتش سرخ را برای مردم شفافسازی کنند، بعد از آغاز جنگ رویه درگیری را در پیش گرفتند که حتی با شیوه آغازین آنها در تناقض بود.
این شاعران بعد از آغاز جنگ همگام با حکومتی که تا قبل از این مخالف آن بودند، دست به قهرمانسازی و اسطورهپروری زدند، وقایع جنگی را به حماسه گره زدند و آنها را در شعر خود ثبت و ضبط کردند.
شاعران روس در جنگ جهانی دوم را میتوان به دو دسته تقسیم کرد
دستهای که در محاصره لنینگراد حضور داشتند و البته نتوانستند از آن خارج شوند. آنها لحظه به لحظه این محاصره را مثل یک تاریخ نگار یا یک مستندساز ثبت کردند و در بین آنها میتوان به سایانوف، شفنر، تیخونوف و برگولتس اشاره کرد.
۲.دسته دیگر شاعرانی هستند که توانستند یا مجبور شدند از لنینگراد فرار کرده و به مکانهای دیگری مثل تاشکند پناه ببرند. این شاعران که آنا آخماتووا از جمله آنان بود، اطلاعات را از طریق روزنامهها، نامهها و اخباری که از دوستان و گوشهوکنار به دستشان میرسید به رشته تحریر در میآوردند.
در این میان تمامی این هنرمندان به طور مشخص میتوان به آنا آخماتووا اشاره کرد. چون شعر او در این دوره ذکر وقایع غیر هنری را رها کرده و به بیان احساسات نسبت به مرگ هموطنانش میپردازد. اما شاعرانی چون برگولتس مثل یک تاریخنگار عمل کرده و بیشتر از این که به زوایای شعری اثر بپردازد، به مستند کردن وقایع فجیع روزگار خود پرداخته. در نتیجه شعر آنا آخماتووا بهترین نمونه ادبیات مقاومت در این دوران است و در مقابل شعر افرادی مثل برگولتس از نظر تاریخنگاری اهمیت فراوانی دارند.
مجموعه شعر باد جنگ شاهکار آخماتووا در این زمنیه به شمار میرود و شامل ۱۹ شعر با نامهای «برای فاتحان»، «سرزمین آزاد شده»، «پیروزی» و «سوگند» که در فاصله سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ سروده شده است.

آنا اخماتووا؛ شاعر روسی
شعر شاعران روس در روزهای آغاز جنگ سرشار از خشم نسبت به مهاجمینی است که آنها را مورد هدف قرار دادهاند. در ابراز این خشم هم شاعران روس به دو دسته تقسیم میشوند؛ گروهی که این خشم را عریان و بیمهابا بیان میکنند و گروه دیگری به سردستگی آخماتووا که در ابراز غم و خشم خود هرگز هنر را فراموش نکرد و آن را کنار نگذاشت. در نتیجه در خروشانترین شعرهای او هم میتوان رد پای احساسات ظریفی را دید که از هنر سرچشمه گرفته است. اما باید دانست که در مجموع جنگ نه تنها کشور، فرهنگ و مردم آخماتووا را مورد حمله قرار داد بلکه کلمات او را نیز دیگرگون کرد.
ویژگیهای شعر این دوره از نظر محتوا
۱. تعهد به مردم
۲. تعهد به میهن در شعر شاعران روس در طول جنگ باعث شد که آنها بیشتر از این که شاعر باشند، مبارز خوانده شوند.
۳. روی آوردن به موضوعات جدید؛ نفس موقعیت جنگی موضوعهایی را برای هنرمندها به وجود آورد که معمولا مردم و هنرمندها خارج از جنگ به آن نمی پردازند چون که آن را تجربه نمیکنند
ویژگیهای ادبی و زبان شعر این دوره
۱. گستردهتر شدن دایره لغات شاعران روس و استفاده از کلماتی که پیش از این استفاده نمیکردند.
۲. راحت و ساده شعر گرفتن یا صراحتگویی.
۳. نزدیک شدن مرزهای شعر و شعار به یکدیگر که باعث شد به شعر این دوره شعر شور و تهییج بگویند.
در یک کلام با شروع جنگ جهانی دوم و حمله آلمان به شوروی و سرزمین روسیه، روسها و به خصوص شاعران روس تضادها و اختلافهای خود را کنار گذاشتند و فارغ از این که چقدر با حکومت مخالفاند، به مبارزی در راه وطن، جامعه و مردم تبدیل شدند. در این زمان روح هنرمند روس نتوانست چشم خود را به روی قحطی، کشتهشدن کودکان و رنج مردم ببندد و به دور کردن دشمن از خاک خود، آزادی و حفظ استقلال سرزمینش فکر نکند. شاعر روس در طول جنگ جهانی دوم یا تفنگ به دست گرفت یا از قلم به عنوان سلاحی آتشین استفاده کرد و کنار مردم خود از وطنپرستی و لزوم آن گفت و به این ترتیب به شعر مقاومت روسیه رنگ دیگری بخشید.