جنگ جهانی دوم زمانی آغاز شد که در اول سپتامبر ۱۹۳۹ آلمان نازی به لهستان حمله و آن جا را اشغال کرد. حمله آلمان به لهستان به تنهایی برای لهستانیها بهتآور و تخریبگر بود و سرنوشت لهستان در جنگ جهانی دوم را به بدترین شکل ممکن رقم زدند. اما آلمانها تنها گروهی نبودند که به مردم لهستان سختیهای بیحدی را تحمیل کردند. در این بین حکومت شوروی هم در آزار لهستانیها بدون نقش نبود. در این مقاله به سنوشت لهستان در جنگ جهانی دوم خواهیم پرداخت.
لهستان سرزمینی است که برای هزار سال مامن مردم «لِه» یا «لِخ» بوده است. این کشور در اروپای مرکزی و در غرب کشور آلمان قرار دارد و پایتخت پرجمعیت آن شهری به نام ورشو است.
بخش اول؛ شوروی:
ماجرای ائتلاف مخفیانه شوروی و آلمان در جنگ جهانی دوم چه بود؟
بعد از جنگ جهانی اول و در اوت سال ۱۹۳۹ بین سیاستمدارهای دولتهای شوروی و آلمان پیمانی محرمانه به نام مولوتوفروبین تروپ امضا شد. بر اساس این قرارداد کشورهای شوروی و آلمان لهستان را بین خود به دو قسمت تقسیم کرده و نقشه حمله به آن کشور را کشیدند.
قرار بر این بود تا شوروی از شرق و آلمان از غرب به لهستان حمله کنند و با این کار به وضوح استقلال لهستان را زیر سوال میبردند. دست آخر در اول سپتامبر ۱۹۳۹ حمله آلمان و در ۱۷ سپتامبر همان سال حمله شوروی به لهستان آغاز شد. این جنگ زمانی رخ داد که بسیاری از مردم توقع و آمادگی شروع آن را نداشتند تا حدی که شوروی بعضی از شهرها را بدون شلیک حتی یک گلوله به دست آورد. اما این وضع چندان ادامه نداشت.
نقشه حمله شوروی و آلمان به لهستان
ائتلاف شوروی و آلمان چه بر سر لهستان آورد؟
لهستان در آن زمان در یکی از ضعیفترین حالتهای ممکن قرار داشت. با این حال بعد از این که جنگ مثل یک سیلی نیروهای لهستانی را از خواب بیدار کرد، آنها سعی کردند تا مقاومت در مقابل شوروی را آغاز کنند و در این بین توانستند خسارتهایی را هم به نیروهای ارتش سرخ وارد کنند. با این وجود تعداد اسیرها و خرابیهایی که دو جبهه آلمان و شوروی در لهستان به وجود آوردند، از حساب خارج است.
تا نوامبر سال ۱۹۴۰ ده درصد جمعیت کشور لهستان معادل با یک میلیون و صد و هفتادهزار نفر انسان تبعید شدند و گفته شده است که سی درصد این تعداد در اردوگاههای کار و در سرمای طاقتفرسای از دنیا رفته و کشته شدهاند و تعداد بیشمار دیگری تیرباران یا دستگیر شدهاند. عده دیگری هم در راه مهاجرت به کشوری مثل ایران و برای نجات جان خود در راه از سرما و بیماری تلف شدند. اما چیزی که جلب توجه میکند، این است که تاریخ کمتر از جنایتهای شوروی در حق لهستان میگوید و بیشتر تمرکزها اغلب به سوی آلمان جلب میشود.
ارتش سرخ در لهستان
هیتلر در مقابله با استالین، لهستان شرقی را تصرف میکند
میدانیم که در ژوئن ۱۹۴۱ هیتلر پیمان مولوتوف روبین تروپ را نادیده گرفت و به آن بخشی از لهستان که تحت سیطره نیروهای ارتش سرخ بود، حمله کرد. این حمله تحت عنوان نبرد بارباروسا نگرانی زیادی برای استالین ایجاد کرد و سرآغازی برای رویارویی شوروی و آلمان بود. از این تاریخ به بعد استالین هم در کنار دیگر رهبران متفقین مقابل هیتلر قرار گرفت.
شاید به همین خاطر است که در آن سالها آمریکا میلی به افشا کردن فجایع انسانی که روسیه در آن دوران رقم زد نداشته و ندارد. به عنوان مثال درباره کشتار سربازهای لهستانی در جنگل کاتین کمتر صحبتی صورت میگیرد.
واکنش استالین به حمله آلمان به لهستان چه بود؟
با حمله هیتلر به شوروی این دولت چارهای نداشت جز این که از لهستان به عنوان پایگاهی علیه هیتلر و از لهستانیها به عنوان نیروی جنگی علیه «دشمن بزرگ» استفاده کند. همین مسئله باعث شد تا تعداد بسیار زیادی لهستانیهایی که به شوروی تبعید شده بودند به صورت برنامهریزیشده راهی ایران شوند تا از ایران و به خرج متفقین نیروی جوان و نظامی برای مقابله با آلمان نازی راهی جبهههای جنگ شود.
بخش دوم؛ آلمان:
برای اکثر ما شروع جنگ جهانی مصادف با همان سپتامبری است که آلمان به لهستان حمله کرد. این حمله برای مدت یک ماه به طول انجامید و عاقبتی جز پیروزی برای آلمان نداشت. آلمانی که لهستانها را که از نژاد اسلاو بودند، نژادی پست میدانست و با یهودیان لهستانی دشمنی عمیقی داشت و از لحاظ آمادگی جنگی، نیروی نظامی و تسلیحات مدرن به وضوح از لهستان قدرتمندتر بود.
تبعید لهستانیها به اردوگاههای کار و اعدام آنها در جنگ جهانی دوم تنها منحصر به شوروی و نیروهای ارتش سرخ نبود. در این دوران آلمانها هم جان تعداد زیادی از لهستانیها را گرفتند. تبعید و کشتار لهستانیها اعم از یهودیان و غیر یهودیان در دادگاههای پس از جنگ یک نسلکشی تمام عیار معنا شده است. در پایان سپتامبر ۱۹۳۹ لهستان بین روسها و آلمانها تقسیم شده بود و رودخانه بوگ به عنوان مرز دو دولت تعیین شده بود.
جنایت مشهور آلمان در لهستان چه بود؟
زمانی که هیتلر در ۱۹۳۵ قانون نورنبرگ را به تصویب رساند، با این کار یهودیان زیادی را از حقوق بدیهی زندگی روزمره محروم کرد. میگویند بعد از به قتل رسیدن ارنست فم رات، کارمند سفارت آلمان در پاریس، به دست یک لهستانی یهودیتبار آتش خشم نازیها بیش از پیش شعلهور شده و این اتفاق بهانه بیشتری به دست آنها داده تا نسلکشی یهودیان را با قدرت بیشتری پیش ببرند.
ارنست فم رات
قوانین نورنبرگ چه بودند؟
طبق این قانون نژادپرستانه که قانون حفاظت از نژاد و افتخار آلمانی معروف است؛
۱. ازدواج آلمانها با یهودیها، سیاهپوستان و کولیها ممنوع شد.
۲. کار یهودیها در پستهای دولتی آلمان ممنوع شد.
۳. امکان مسیحی شدن یهودیان از آنان گرفته شد.
۴. رابطه جنسی بین آلمانیها و یهودیان ممنوع دانسته شد.
۵. حق نمایش دادن نشانههای یهودی از یهودیان سلب شد.
۶. به نمایش درآوردن پرچم ملی آلمان برای یهودیان ممنوع شد.
و…
از اولین اردوگاه مرگ در لهستان تا آشوئیتس
به دنبال قانون نورنبرگ، قتل ارنست فم رات بعد از تصرف لهستان در پایان سال ۱۹۴۱ اولین اردوگاه مرگ نازی با نام خلمنو در لهستان به وجود آمد. این اردوگاه تبعیدگاه یهودیانی بود که در نازیها از مناطق تحت سلطهشان جمعآوری کرده بودند. به ترتیب و مرور زمان در لهستان شش اردوگاه مرگ به وجود آمد که همانطور که گفته شد اولین آنها خلمنو اما مرگبارترینشان آشوئیتس بود. مردم از سرتاسر اروپا که تعداد زیادیشان یهودی بودند، جمعآوری میشدند و با قطارهایی که حتی مناسب حمل حیوانات هم نبودند، روانه اردوگاهها میشدند تا به کار گرفته شوند یا به صورت مستقیم به کشته شوند. زمانی که نیروهای متفق موفق شدند تا به اردوگاههای کار لهستان رسیده و مردم را نجات دهند، از بین هزاران هزارن نفر انسان تنها تعداد کمی باقی مانده بودند که همانها هم دست کمی از اجساد نداشتند. نجاتیافتهها به حدی ترسیده بودند که باور نداشتند آلمانها شکستخوردهاند و از نزدیک شدن و دیدن هرانسانی واهمه داشتند.
کلام آخر
تمام اتفاقاتی که گفته شد از جمله مسائلی بودندکه خواب را از چشم لهستانیها ربودند. با این حال مسئله آشوئیتس و کشتار سازمانیافته یهودیان در لهستان بسیار مورد بحث است و برای بعضی جای شک و شبهه دارد. با این وجود زیر سوال بردن آشوئیتس در بعضی از کشورها از جمله لهستان جرم دانسته شده است و محاکمه و جریمه به دنبال دارد.
چنانچه به دانستن درباره اردوگاههای مرگ علاقهمند هستید به قسمت هولوکاست پرچم سفید مراجعه کنید.
در نهایت اقدامات منفعتطلبانه دولتهای شوروی و آلمان یکی از تلخترین روزها را برای لهستان رقم زد و جداییهای زیادی را به بار آورد که هنوز که هنوزه در حافظه این ملت باقی مانده است و آن را در آثار ادبی و سینمایی میتوان مشاهده کرد.