این مقاله در ادامه مجموعه سری مقالات درباره مهمترین نبردهای جنگ جهانی دوم است. چنانچه علاقهمند هستید که درباره این نبردهای مهم در جنگ جهانی دوم بیشتر بخوانید به دو مقاله قبلی درباره این موضوع مراجعه کنید. در ادامه به مهمترین نبردهای جنگ جهانی دوم از آتلانتیک تا خارکف میپردازیم.
نبرد خلیج لیته: اکتبر ۱۹۴۴
بزرگترین نبرد دریایی تاریخ، نبرد خلیج لیته در نزدیکی فیلیپین، گام دیگری در پیشروی ایالات متحده به سمت جزایر اصلی ژاپن بود. تمام نیروهای موجود ژاپنی به منطقه اعزام شدند. اما واحدهای جداگانه نتوانستند با هم علیه آمریکا، متحد شوند و در نتیجه چندین عملیات، در منطقه وسیعی این نیروها پراکنده شدند.
هر چهار ناو سبک ژاپنی و سه ناو جنگی غرق شدند. همچنین اولین استفاده از یک تاکتیک جدید بسیار سخت اتفاق افتاد و آن هم غرق ناو اسکورت آمریکایی توسط نیروهای از جان گذشته ژاپنی بود. این ناو پس از اینکه یک کامیکازه ژاپنی حامل بمب به طور عمدی روی عرشه آن سقوط کرد، غرق شد.
نبرد اقیانوس اطلس یا آتلانتیک: سپتامبر ۱۹۳۹ - مه ۱۹۴۳
نبرد آتلانتیک طولانیترین رشته عملیات نظامی جنگ جهانی دوم بود. چرچیل این واژه را در ۶ مارس ۱۹۴۱م برای توصیف نبردهایی که برای نگهداری و مهار راههای حیاتی بریتانیا در جهان خارج در جریان بود، به کار گرفت. در این نبردها که از آغاز تا پایان جنگ جهانی دوم در اروپا ادامه داشت، آلمانیها با یورش به کشتیها و زیردریاییها و با بمباران و مینگذاری به وسیله زیردریایی، آسیبهای زیادی به دشمن وارد کردند.
در سال ۱۹۴۲ متفقین ماهانه بهطور میانگین ۹۶ کشتی از دست میدادند. در تابستان همان سال ایده اسکورت کشتیها در کرانههای آمریکا، از تهدید زیردریاییهای آلمانی کاست. ولی در آبهای میان آمریکا و اروپا خطر همچنان وجود داشت. در مارس ۱۹۴۳ زیردریاییهای آلمانی ۱۰۸ کشتی بازرگانی را غرق کردند، در حالی که خودشان فقط یک فروند کشتی از دست دادند. دو ماه پس از آن اقدامهای انگلیس-آمریکا مؤثر واقع شد؛ ایجاد پایگاه نیروی هوایی در ایسلند، استفاده از ناوهای هواپیمابر برای اسکورت کشتیها، گسترش رادار و گسترش ناوشکنها سبب وارد آمدن تلفات سنگینی بر زیردریاییهای آلمانی شد. آلمانها در مقابل به بهبود وضع زیردریاییها پرداختند ولی در ادامه جنگ دیگر نتوانستند مانند سال ۱۹۴۲م بر متفقین فشار آورند. در آخرین سال جنگ ماهانه بهطور میانگین تنها ۱۲ کشتی بازرگانی متفقین غرق میشد.
نبرد دریای مرجان: می ۱۹۴۲
پس از پرل هاربر، ژاپنیها قصد داشتند به گینهنو و جزایر سلیمان حمله کنند. نیروهای آمریکایی با کمک بعضی کشتیهای استرالیایی برای رهگیری آنها حرکت کردند. این اولین نبرد دریایی را بین دو کشور رقم زد که در زمانی طولانی بین ناوهای هواپیمابر انجام شد. بمب افکنهای غواصی و بمب افکنهای اژدر به کشتیهای محافظت شده، توسط صفحه نمایش جنگندهها حمله کردند. این یک شکل بدیع و گیج کننده از جنگ بود، چون هر دو طرف جنگ برای یافتن دشمن و کشتیها دچار مشکل شده بودند. جدیترین تلفات را ناو آمریکایی USS Lexington داد که پس از آتش گرفتن، غرق شد. این جنگ ژاپن را مجبور کرد تا برنامههای تهاجمی خود را لغو کند.
نبرد لوزون: ژانویه تا اوت ۱۹۴۵
لوزون، بزرگترین جزایر فیلیپین، در سال ۱۹۴۲ به دست ژاپن افتاد. ژنرال داگلاس مک آرتور قول داده بود که به فیلیپین که از نظر استراتژیک آن را منطقهای حیاتی میدید، بازگردد. ژنرال در سال ۱۹۴۵ فرماندهی نیروهای آمریکایی را برای هجوم به این جزیره برای مقابله با ژاپن برعهده داشت.
فرود متفقین بدون هرگونه مقاومتی همراه بود. اما در داخل خاک، نبردهای شدیدی علیه نیروهای ژاپنی در گرفت. برخی از آنها به کوهستانها عقب نشینی کردند و مدتها پس از پایان جنگ به درگیری ادامه دادند. ژاپن متحمل خسارات شدیدی شد، با بیش از ۲۰۰۰۰۰ کشته در مقایسه با ۱۰۰۰۰ آمریکایی. تحلیلگران این جنگ را خونینترین اقدام نیروهای ایالات متحده علیه دشمنانش میدانند.
نبرد دوم خارکف: می ۱۹۴۲
هدف استالین، عقب راندن ارتش مهاجم آلمانی با حملهای بود که شامل بیش از هزار تانک با پشتیبانی ۷۰۰ هواپیما بود. اما آلمان با پرواز بیش از ۹۰۰ هواپیما به منطقه، حمله نیروی هوایی شوروی را کماثر کرد. سپس آلمانیها وارد حمله شدند و نیروهای روسی را با چندین لشکر پانزر محاصره کردند. سربازان روسی که به دام افتاده بودندو محاصره شده بودند و بمب افکنهای آلمانی بر سر آنها مواد منفجره میانداخت، چارهای جز تسلیم نداشتند. بیش از یک چهارم میلیون سرباز روسی کشته، زخمی یا اسیر شدند که ۱۰ برابر تعداد تلفات آلمانیها بود.