جنگ جهانی اول کارزاری بود برای آزمایش تسلیحات نوین ، تسلیحاتی که بعد ها تبدیل به پایه و اساس جنگ های مدرن شدند. یکی از این تسلیحات توپها بودند. توپخانه یکی از مهمترین بخش های هر نبرد نوینی است؛ اما اگر بخواهیم کمی درمورد توپخانه توضیح دهیم میتوان گفت: «توپخانه یگانی در آرایشهای نظامی است که مأموریت انهدام مواضع، ادوات یا نیرویهای پیاده دشمن را جهت پشتیبانی نیروهای خودی بر عهده دارد. این یگان نقش آتش پشتیبان را ایفا میکند.» اما واقعا نقش توپخانه در جنگ جهانی اول چقدر مهم بوده؟
نقش توپخانه در جنگ جهانی اول
با شروع جنگ جهانی اول طرفین درگیری از توپ های متفاوتی استفاده میکردند ، از توپ های سبک با کلیبر ۳۰ میلیمتر گرفته تا توپهایی با کالیبر ۲۱۱ میلیمتر. یکی از معروفترین این توپ ها هم نام شهری بود که برای تخریب آن ساخته شده بود؛ توپ پاریس که همنامِ پایتخت فرانسه بود، بزرگترین توپ تولید شرکت کروپ در طول جنگ جهانی اول بود.
درباره شرکت کروپ کمی بیشتر بدانیم. شرکت کروپ درسال ۱۸۱۶ به وسیله فریدریش کروپ تاسیس شد، اما هدف اولیه این شرکت تا سال ۱۸۵۹ تولید فولاد بود و در این سال بود که آلفرد کروپ تولید اسلحه برای پادشاهی پروس و کمی بعد امپراتوری آلمان را آغاز کرد. این شرکت بعد از به قدرت رسیدن نازی ها از حزب نازی حمایت های بسیاری کرد و از اسرای جنگی ، یهودیان و کولیهایی که در اردوگاههای کار اجباری زندانی بودند بعنوان کارگر استفاده میکرد. اما سرانجام شرکت کروپ پس از جنگ تا سال ۱۹۹۹ دست به تولید فولاد و قطعات ریل قطار میزد ولی بعد از تصمیم هیئت مدیره، این شرکت با موسسه تیسن ادغام شد.
طی جنگ جهانی اول استفاده از توپخانه بسیار رایج بود و طرفین قبل از درگیری با استفاده از توپخانه خود به سمت سنگر های دشمن شلیک میکردند ، این گلوله باران باعث از بین رفتن نظم و دفاع موثر دشمن میشد.
انواع توپها در جنگ جهانی اول
توپ ها در ۲ دسته تقسیم بندی میشدند یکی سنگین و دیگری سبک.
توپهای سبک وزن کمی داشتند و از طرف دیگر حمل و نقل آنها آسان تر بود ، اما این توپ ها یک مشکل داشتند و آن هم نرخ آتش پایین بود که باعث میشد تلفات کمتری نسبت به توپهای سنگینتر وارد کنند.
اما توپهای بزرگ متفاوت بودند ، آن ها ابعاد بزرگتری داشتند که حمل و نقل این نوع از توپ را دشوا میکرد و باعث میشد سرعت پیشروی نیروها کند شود (مانند کاری که ارتش عثمانی در نبرد ساریقمیش کرد. آنها توپ های سنگین خود را فدای پیشروی سریع کردند اما روس ها موفق شدند آنها را با توپهای خود وادار به عقبنشینی کنند).
اما قدرت توپهای سنگین زیاد بود. این توپ بعد از گشودن آتش به سمت هر هدفی آنرا نابود میکرد و همین قدرت آتش بالا باعث میشد قبل از پیشرویهای بزرگ نیروهای دشمن را زیر گلولهباران خرد کننده این توپ ها قرار دهند.
با این حال توپخانه در جنگ جهانی اول تازه استفاده میشد و قبل از آن استفاده چندانی نداشت و عملاً سلاحی دست و پاگیر به حساب میامد. همین موضوع باعث شد آلمانیها در حملات اولیه خود از پشتیبانی توپخانه استفاده کنند که نتایج برای آنها فاجعهبار بود. ماشینهای زرهی و مسلسلها چهره جنگ را عوض کرده بودند و پیشروی سریع با سواره نظام و بدون پشتیبانی توپخانه عملاً ممکن نبود.
با ادامه جنگ و پناه گرفتن نیروها در خندق، باز هم تغییرات جدیدی در توپها رخ داد. توپهای سبک فاقد قدرت کافی برای نابودی خندقها بودند و همین موضوع باعث شد تولید توپهای بزرگتر افزایش پیدا کند. توپهای سنگین موفقیت بیشتری داشتند ولی هزینه عملیاتی آنها بیشتر بود و همین باعث شد هردو طرف جنگ به فکر استفاده از توپهای قدیمی خود بیوفتند که در اینجا آلمانیها از توپ های تولید صد ۱۸۰۰ در جنگ استفاده هایی کردند.
اما پیشرفت و نقش توپها در توپخانه در جنگ جهانی اول مدیون فرانسویها و آلمانیها بود. هر کدام از این کشورها با بهبودهایی که در عملکرد توپخانه به وجود آوردند موفقیت شدند به این سلاح قدرت بیشتری ببخشند.
فرانسویها در سال ۱۸۹۱ با اختراع مکانیزم عقبنشینی موفق شدند حرکتی انقلابی در این صنعت به وجود بیاورند. این اختراع باعث میشد توپ بعد از شلیک به عقب حرکت نکند که همین موضوع دلیلی میشد که بعد از هر شلیک نیازی به برگرداندن دوباره توپ به مختصات قبلی برای شلیک نباشد.
از طرف دیگر آلمانیها توپهای بزرگی اختراع کردند که از طریق خطوط راهآهن حرکت میکرد و قدرت بالایی داشت. این توپ به دلیل اندازه بسیار بزرگ خود قدرت تخریب بالایی داشت و اکثراً در محاصره قلعهها و مواضع دفاعی دشمن مورد استفاده قرار میگرفت.
با همه این اوصاف آنها با دیدن نتایج جنگ روسیه و ژاپن تصمیم به توسعه فناوری خمپارهها گرفتند. اما انگلستان و فرانسه با دیدن خمپارههای آلمانی شوکه شدند چون گلوله آنها طوری شلیک میشد و مسافت راه طی میکرد که دقیقا به داخل خندهها برخورد کند. همین موضوع باعث شد انگلستان و فرانسه سریعآ دست به تولید این نوع سلاح در کشور های خود بزنند.
اما حجم توپهای طرفین جنگ متفاوت بود. آلمانیها در رتبهبندی که بعدها اتفاق افتاده، از لحاظ تعداد توپ در رتبه دوم و پس از روسیه قرار داشتند، اما کارایی توپ های آلمانی بهتر بود؛ آنها در زمینه تولید توپ مهارت بالایی پیدا کرده بودند و مدلهای مختلف از کالیبر ۳۰ تا ۲۱۱ میلیمتری در خدمت داشتند که همین موضوع باعث میشد آلمانی ها در هر شرایطی دست بالاتری در زمینه توپ پیدا کنند؛ هرچند که پس از جنگ، آلمانها اکثر توپهای خود را از بین بردند و اکثر این هیولاهای بزرگ برای همیشه از صفحه تاریخ محو شدند.
طرف دیگر وضعیت اما برای متفقین در جبهه غربی تا اواسط جنگ خوب نبود. فرانسه توپ های قوی داشت اما تعداد آنها کم بود و از طرف دیگر انگلستان توپ های زیادی نداشت و تنها توپ های آنها بازمانده از جنگ با بوئر ها بود.
ولی وضعیت یکی از طرفین جالب بود ، ایالات متحده که در اواخر جنگ وارد نبرد شد یک مشکل بسیار بزرگ داشت و آن نبود تکنولوژی ساخت توپهای با کالیبر بزرگ در کشور بود.
آمریکاییها با مشکل کمبود توپ مواجه بودند و همین موضوع هم باعث شده بود اکثر توپهای مورد استفاده این کشور تولید فرانسه و انگلستان باشد؛ بعد از جنگ یکی از مجلات که طی مقالهای توپهای طرفین درگیری را از لحاظ تعداد یا اندازه مشخص میکرد، کوچکترین توپ را برای ایالات متحده کشیده که کنایه به کمبود توپخانه شدید این کشور تا قبل از جنگ بود.
طی این مقاله فقط به نقش توپخانه در جنگ جهانی اول پرداختیم. سلاحی که از لحظه تولد نقش بسیار مهمی در جنگها داشته و تا به امروز نیز پیشرفتهای بزرگی کرده؛ امروزه اکثر توپ ها از نوع خودکششی هستند و دارای گلولهگذار خودکار، گلوله های هدایت شونده و مهمات راکتی هستند که برد آنها را افزایش میدهد.
این سلاح هم اکنون در جنگ روسیه و اوکراین چه نوع کششی و خودکششی آن کارایی بالای خود را در میدان رزم نشان داده و به راحتی به همه افرادی که معتقد بودند دوره این سلاح گذشته نشان داده که همچنان نقش مهمی دارد.