حتمالا همه ما، کمابیش، درباره مشروطهخواهان و ایراندوستان دوره اول جنگ جهانی شنیدهایم. اما نام اولین سردار زن ایرانی یعنی بی بی مریم بختیاری در این دوران کمتر به گوشمان خورده است. نقش بی بی مریم بختیاری در مشروطه و جنگجهانی اول را نمیتوان نادیده گرفت. زن مشروطهخواهی که چه در دوران مشروطه و فتح تهران و چه در جنگ جهانی اول همپای مردان زندگیاش در تاریخ تاثیرگذار بود.
نقش بی بی مریم بختیاری در مشروطه چه بود؟
روی کار آمدن قاجار با تغییرات مهمی در جهان همراه شد. این تغییرات در جایجای جهان توانستند، اذهان مردم عادی را به روی مسائل مهم روز بازکرده و آنها را نسبت به سرنوشت خود و کشورشان حساس کنند. زنان هم از این قاعده مستثنی نبودند.
هرچند ایران میزبانی نبود که با روی خوش در را به روی این تغییرات ناخوانده باز کند. هرحال سیل این تحولات کشور و مردم ما را هم، کم یا زیاد، با خود همراه کرد.
زنان دوره قاجار بهخصوص در دوره ناصری زنانی بودند که پابهپای مردانشان خود را در امر سیاست و جامعه دخالت میدادند و محق میدانستند. این را در تظاهراتی که به بهانه گران شدن مس در اصفهان عصر ناصری اتفاق افتاد، بهوضوح میتوانیم ببینم که چطور زنان و مردان در کنار هم به شاه غاصب اعتراض میکردند. جهان در حال تغییر بود، زنان ایرانی هم.
زنان مشروطه؛ سوار بر موج آزادی
انقلاب مشروطه بر تمام این تحولات دامن زد. در جریان این انقلاب زنها «در بستنشستنها، تظاهرات و مجالس وعظ که رنگ سیاسی به خود گرفته بود، حضور داشتند.» نمونه جالبی از حضور زنان محافظت از علما در پایین منبر بود. این دسته از بانوان به رهبری حیدرخان تبریزی در زیر چادرهای خود چماق پنهان میکردند، تا از مزاحمت ماموران حکومتی جلوگیری کنند.
دراینبین حمایتهای چهرههای مهمی مانند ایرج میرزا و دهخدا هم نقش تعیینکنندهای در آزادی زنان داشت. اما باید توجه داشت وضعیت زنهای کشاورز، شهری و ایلیاتی اصولا با یکدیگر متفاوت است. زنان ایل از آزادیهای بیشتری برخوردارند. بیبی مریم یکی از همین زنان از ایل ایلخانی بود که در مشروطه و جنگجهانی اول نقش خود را به خوبی ایفا کرد.
بی بی مریم بختیاری ؛ زن ایلیاتی در نبرد با استبداد
نخستین سردار زن ایرانی، بی بی مریم یا سردار مریم دختر حسینقلی خان ایلخانی، خواهر سردار اسعد بختیاری مشروطهخواه معروف و صمصامالسلطنه نخستوزیر دوره مشروطه بود. اعضای خانواده پرجمعیت او هرکدام به نحوی تاریخساز بودند و سعی داشتند او را هم طوری بار بیاورند که با تاریخ و البته خانمهای مهم آن آشنایی و منشی چو آنها داشته باشد که داشت.
بی بی مریم خیلی زود نسبت به اوضاع کشورش واکنش نشان داد و در مقابل آن احساس مسئولیت کرد. ویلسن در این باره میگوید: «بیبی معتقد بود، مادام که سلاطین قاجاریه در این مملکت فرمانروایی میکنند، اهالی این کشور آب خوش از گلویشان پایین نخواهد رفت و اوضاع ناگوار کنونی اصلاح نخواهد شد.»
بیبی مریم در جریان مشروطه مانند زنان دیگر نگران بود و آنطور که از خاطراتش مشخص است، دائما آرزو داشت تا بتواند برای مردم کاری بکند. عاقبت در ماجرا فتح تهران او فرصتی برای خدمت به مردم یافت. زیرا برادرانش از جمله کسانی بودند که میخواستند به پایتخت لشکر بکشند و او کاری نداشت جز این که برای آنها سخنرانی کرده و سپاهشان را تجهیز کند.
او بعد از راهی کردن سردار اسعد به تهران آرام و قرار نگرفت و همراه عدهای از تفنگچیان بختیاری، مخفیانه، راهی پایتخت قاجار شد و در پشت بام خانهای رو به میدان بهارستان شروع به تیراندازی به نیروهای قزاق کرد.
بی بی مریم؛ از مشروطه تا جنگ جهانی اول
زمان گذشت تا جنگ جهان اول به ایران رسید و به دنبال فتوای علما بیبی مریم در راستای دشمنی با انگلیس و روس با آلمان همراه شد. جنگ جهانی فرصتی بود تا ایلات و خوانین از استقلال خود مایه گذاشته و میدان نبرد وارد شوند.
سردار مریم هم که حالا زنی دنیادیده بود، فرماندهی دستهای از سربازان آلمانی را برعهده گرفت و حتی زمانی که افسر آلمانی، ویلهلم واسموس، در کنار تنگستانیها در جنوب کشور علیه انگلستان مبارزه میکرد، سردار مریم تعدادی از بهترین نیروهایش را روانه آن جا کرد. تا این که سردار محتشم، ایلخان بختیاری و از هواخواهان انگلیس، مامور پراکنده کردن مجاهدان بختیاری شد و برای مدتی هم به موفقیت دست یافت.
موفقیت سردار محتشم به درازا نکشید. زیرا روسها تا اصفهان نفوذ کردند و بیبی مریم مجبور بود، برای آزادسازی شهر همراه عده دیگری به سمت اصفهان برود. درگیری بین نیروهای بختیاری و روس ابتدا به پیروزی بختیاریها و بعد به شکست آنها منجر شد.
بیبی مریم عقب نشست و بعدازاین اتفاق بود که سردار محتشم همراه پانصد سوار به سمت منطقهای که بیبی در آن ساکن بود، سورشجان، تاخت، او را دستگیر، تبعید و اموالش را غارت کرد.
کوهستانهای بختیاری؛ پناهگاه بیبی مریم و مهمانهایش
ایران به دست روس و انگلیس افتاد و سورشجان و کوههای بختیاری مامن و پناهگاه تعداد زیادی از فعالین سیاسی شد. افرادی مانند علیاکبر دهخدا، ملکالشعرای بهار و حتی دکتر محمد مصدق.
معروف است که استاد باستانی پاریزی درباره مریم نوشته است: «در همین کوهستان زنی میزیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ما دخیل بوده است. مقصود بیبی مریم بختیاری است که وقتی در جنگ بینالملل اول، ایرانیان وطنخواه از اولتیماتوم روس و بعدا از هجوم انگلیسیها ناچار به مهاجرت شدند و آواره کوهستان بختیاری، این زن نامدار، همه آنها را ماهها پناه داد و وسائل رفتن آنها به غرب و کرمانشاه و بالاخره عثمانی را فراهم ساخت.»
مبارزات سردار مریم حتی تا زمان قرارداد ۱۹۱۹ و کودتای ۱۲۹۹ هم ادامه داشت و در جریان این کودتا بود که دکتر مصدق، حاکم وقت فارس، از اصفهان به بختیاری رفته و مهمان بیبی شد.
بیبی مریم در طول عمر خود مرگهای بسیاری را دید. از پدرش تا شوهرها و همرزمیهایش. اما احتمالا هیچ کدام به تلخی مرگ علیمردان خان، پسرش نبوده است. علیمردان خان ایلخان چهارلنگها و از فعالین سیاسی بود که در زندان قصر تهران به دست اعدام سپرده شد و سردار مریم سه سال بعد از اعدام او بود که چشم از جهان بست و در تکیه بختیاریها به خاک سپرده شد.
پیشنهاد مطالعه: سربازان پل آهنی رود ارس