در دهه های ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰، امپراتوری ژاپن مرتکب جنایتهای زیادی از جمله “کشتار نانجینگ” (تجاوز نانکینگ) در آسیا شد. درسته که جنایات آلمان نازی مثل آزمایش های پزشکی با حضور سوژه های انسانی که در اردوگاه های کار اجباری انجام شد، بیشتر از جنایات ژاپنی ها علیه بشریت مورد توجه قرار گرفته اند یا درباره گولاگ هم شنیدیم، اما از جنایتهای ژاپنیها اصلا نمیشه به سادگی گذشت. جنایتهای ژاپنیها دستکمی از آشویتس نداشته. حتی میشه گفت ژاپنیها نسخه فراموش شدهای از آشویتس دارن. همه این اتفاقات در یونیت ۷۳۱ یا واحد ۷۳۱ ارتش ژاپن رخ داده
واحد ۷۳۱ ارتش ژاپن یا یونیت ۷۳۱ چیه و چرا تشکیل شده؟
سال ۱۹۳۵م در محلهی پینگفانگ که در شهر هاربین، بزرگترین شهرِ دولت دستنشاندهی ژاپن در منچوری، آزمایشگاهی احداث شد که مرکز تحقیقات بیولوژیک میکروبیِ ژاپنیها در طول جنگ جهانی دوم بود. هر ساله بین ۳ تا ۱۲ هزار نفر که شامل مردان، زنان و کودکان می شده، در اثر آزمایشهایی که واحد تحقیقاتیِ ارتش ژاپن روی آدمها انجام میداد، کشته میشدند که مقدار زیادی از همین قربانیان جون خودشون رو در یونیت ۷۳۱ از دست میدادند؛ از این تعداد تقریباً ۷۰ درصد را چینیها تشکیل میدادند. در یونیت یا واحد ۷۳۱ ژاپن، پروژهای خاص به اسم رمز «ماروتا» کلید خورد که از انسان برای آزمایش استفاده میشد. افراد مورد نیاز برای آزمایش از اطراف آزمایشگاه جمعآوری میشدند و برای مخفینگهداشتن این موضوع از حکام محلی، آن واحد را «کارخانهی چوب» معرفی میکردند!
واحد ۷۳۱ در سال ۱۹۳۷ فعالیت خودش رو تو منطقه پینگفانگ در شهر هاربین، چین آغاز کرد. اما واحد ۷۳۱ دارای شعبههای فعال زیادی در سراسر چین و آسیای جنوب شرقی بود. این واحد به عنوان سازمانی برای ارتقای سلامت عمومی آغاز به کار کرد و قرار بود پژوهش هایی با هدف کمک به سربازان ژاپنی انجام دهد.
از جمله این پژوهش ها می توان به بررسی روش هایی که بدن انسان می تواند گرسنگی و تشنگی را تحمل کند یا مبارزه با بیماری ها اشاره بکنم. واحد ۷۳۱ به طور رسمی به اسم “بخش پیشگیری از بیماری همهگیر و تصفیه آب ارتش کوانتونگ” (Epidemic Prevention and Water Purification Department of the Kwantung Army) شناخته می شد.
اما این فقط یه اسم بود که ظاهر ماجرا بود. پشت این اسم اتفاق دیگه ای میافتاد. واحد ۷۳۱ مسئول پژوهش و توسعه جنگ افزارهای بیولوژیکی و شیمیایی بود. این واحد طی جنگ دوم چین و ژاپن (۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵) و جنگ جهانی دوم درگیر آزمایش های مرگبار با حضور سوژه های انسانی و ساخت تسلیحات بیولوژیکی و شیمیایی بود.
تخمین زده می شود که بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر به واسطه فعالیت های واحد ۷۳۱ کشته شدند. حتی برخی منابع آماری تا نیم میلیون نفر را ارائه کرده اند.
آزمایشات اولیه یونیت ۷۳۱ روی افراد داوطلب که فرم رضایتنامه را امضا کرده بودند، انجام می شد. اما با شدت گرفتن جنگ، اعضای واحد 731 روش های خود را تغییر دادند.
بیاید یه کم راحت صحبت کنیم. این واحد آزمایشگاهی که داریم دربارش حرف میزنیم یه جوری پایگاه وحشیانهترین کارهایی بود که میشد تصور کرد. مثلا چی؟ بیاید بریم ۱۹۲۵ که پروتکل ژنو امضا شد.
پروتکل ۱۹۲۵ ژنو چیه؟
پروتکل ۱۹۲۵ ژنو در جریان برگزاری کنفرانس نظارت بر تجارت بین المللی اسلحه و مهمات جامعه ملل در روزهای ۴ مه تا ۱۷ ژئن ۱۹۲۵ به عنوان پروتکل ممنوعیت استفاده از گازهای خفه کننده، سمی یا دیگر گازها و روشهای بیولوژیک در جنگها در ۱۷ ژئن ۱۹۲۵ تصویب و در سپتامبر ۱۹۲۹ ثبت شد.
استفاده از سلاحهای شیمیایی در طول جنگ جهانی اول جامعه بین المللی را بر آن داشت تا پروتکل ژنو را در سال ۱۹۲۵ ایجاد کند که استفاده از سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی در جنگ را ممنوع میکرد.
بنابراین طبق پروتکل ژنو 1925 استفاده از تسلیحات شیمیایی یا بیولوژیکی تو جنگ ممنوع شده بود، اما ژاپنی ها قصد داشتند تا خود را برای این نوع جنگ ها آماده کنند. از آنجایی که این نوع آزمایش ها کاری نبودند که آدمها همینطوری حاضر باشن داوطلبانه انجامشون بدن، ژاپنی ها تصمیم گرفتند تا از اسرای جنگی به عنوان نمونههای آزمایشگاهی استفاده کنند. قربانیان واحد 731 عمدتا چینی ها و روس ها و با درصد کمتر، مغول ها و کره ای ها بودند.
حالا چه آزمایشهایی انجام میشه مگه؟ هر چی وحشتناکتر فکر کنید انگار درستتر فکر کردید. تزریق عامل بیماریزا، کم آبی کنترل شده بدن، آزمایش اسلحه بیولوژیکی، کالبدشکافی فرد زنده، قطع عضو، و خیلی آزمایشهای دیگه که نگیم ازشون بهتره.
رییس واحد ۷۳۱ چه کسی بوده؟
سپهبد شیرو ایشی رو میشه رییس این آزمایشگاه شیطانی اسمم ببریم. خیلی کوتاه ازش اگه بخوام بگم، شیرو ایشی یک پزشک و میکروبشناس و افسر عالیرتبهٔ ارتش ژاپن و فرمانده «واحد ۷۳۱» بود که یک واحد جنگ بیولوژیک در ارتش امپراتوری ژاپن محسوب میشد.
ایشی در «روستای شیبایاما» در منطقهٔ «سانبو» که در استان چیبا قرار داره به دنیا اومد. تو دانشگاه کیوتو رشتهٔ پزشکی خوند و تو سال ۱۹۲۱ به عنوان جراح و با درجهٔ «ستوانجراح» وارد ارتش امپراتوری ژاپن شد. فعالیتهای ایشی در این مرکز، اونقدر خوب بود که مافوقهایش را در ارتش راضی کرد که او را مجدداً برای فوقتخصص، به مدت دو سال به دانشگاه کیوتو فرستادند. در حین دوران تحصیل، او عادت داشت باکتریهای مختلف را در ظروف گوناگون و به عنوان «حیوان دستآموز» (و نه برای تحقیقات پزشکی) پرورش دهد. این کارِ او، موجب شده بود که در دانشگاه، مورد توجه کارکنان آنجا قرار گیرد.
در سال ۱۹۲۵ میلادی، او به درجهٔ «سروان جراح» نائل آمد و تا سال ۱۹۲۷ میلادی، مشغول تهیهٔ مقدمات و راضیکردنِ مقامات برای ایجاد یک «برنامه سلاحهای بیولوژیک» بود. با آغاز سال ۱۹۲۸ میلادی، او دست به یک سفر ۲ ساله به غرب زد. در این مدت، تحقیقات گستردهای دربارهٔ اثرات سلاحهای بیولوژیک و شیمیایی در دوران جنگ جهانی اول و پس از آن نمود. این مأموریت، خیلی موفقیتآمیز بود و موجب شد تا ایشی، پشتیبانیِ «سادائو آراکی» (وزیر جنگ دولت ژاپن) را بهدست آورد. او در ژانویهٔ ۱۹۳۱ میلادی به درجهٔ «سرگرد جراح» ارتقاء یافت.
ایشی توسط نیروهای آمریکاییِ درگیر دراشغال ژاپن، در پایانِ جنگ جهانی دوم دستگیر شد و قرار شد وی و سایر مقامات بلندپایهٔ واحد ۷۳۱، توسط مقامات اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بازجویی شوند. با این حال، ایشی و همکارانش موفق شدند مقامات مسئول را پیش از برگزاری «دادگاه نظامی بینالمللی شرق آسیا» متقاعد کنند تا به آنها، در ازایِ افشای کامل نتایج تمامی تحقیقات و آزمایشهای پزشکی و جنگ بیولوژیک بر روی انسان، مصونیت کامل قضایی بدهند. مقامات شوروی با اینکار مخالف بودند و میخواستند بازجویی و محاکمهٔ آنان انجام شود، اما مقامات آمریکایی پس از دریافتِ گزارشی از محققانِ میکروبشناسِ خود، با این کار مخالفت کردند. در میانِ این محققان، میتوان از «دکتر ادوین هیل» (رئیس فرماندهی پزشکی ارتش آمریکا موسوم به «فورت دیتریک») نام برد که در گزارش خود، نوشته بود تجربیات و آزمایشهای «ایشی» و همکارانش، «بدون چونوچرایی، ارزشمند» است و «تحت هیچ شرایطی در کشور آمریکا، به دلیل تنگناهای اخلاقی، قابل انجام نیست» و حالا این امکان پیش آمده که «نتایج این آزمایشها، به آسانی و ارزانی بهدست آید». در ۶ مه ۱۹۴۷ میلادی، ارتشبد داگلاس مکآرتور در نامهای به واشینگتن تلویحاً توافقِ بهعملآمده را شرح داد و درخواست کرد اطلاعات بهدست آمده، در مجاریِ امنیتی بماند و به عنوان مدرکی دالِ بر جنایت جنگی، استفاده نشود.[۹] سرانجام توافق نهایی در سال ۱۹۴۸ بهدست آمد. بدین ترتیب، ایشی هرگز بخاطر جنایات جنگیاش محاکمه نشد.
«ریچارد درایتون» یک مدرسِ تاریخ در دانشگاه کمبریج مدعی شد که «ایشی» بعدها به مریلند آمد تا در زمینهٔ سلاحهای میکروبی مشاوره دهد.[۱۰] اگر واقعاً ایشی به مریلند رفته باشد، به احتمال زیاد به «فورت دیتریک» رفتهاست که یک مرکز مشهور و بزرگ آزمایشهای پزشکی در شهر فردریک در ایالت مریلند است. یک منبع دیگر اظهار داشت که «ایشی» در ژاپن ماند و یک درمانگاه خصوصی تأسیس نمود و در آن به درمانِ رایگانِ بیماران پرداخت. گفته میشود وی علاقهٔ خاصی به سلامتِ کودکان داشت. او یک دفترچه خاطرات هم از خود بجا گذاشت، اما در آن، هیچ اشارهای به فعالیتهایش در دوران جنگ نکرده بود. ایشی در سن ۶۷ سالگی، بر اثرِ سرطان گلو درگذشت.[۱۱] بنا به اظهار دخترش، او در بستر مرگ، به مذهب کاتولیسیسم گروید.
هدف ژاپنیها از راه انداختن واحدی به اسم واحد ۷۳۱ ارتش ژاپن چه بوده؟
یکی از اهداف ژاپنی ها برای تزریق عوامل بیماریزا و بررسی واکنش بدن انسان به آنها، تلاش برای ایجاد بیماری های جدید بود. دانشمندان ژاپنی فعال در واحد ۷۳۱ به قربانیان خود با عنوان “تنه های چوبی” (Maturas) اشاره می کردند و عمل های جراحی مختلف از جمله کالبدشکافی روی فرد زنده را انجام می دادند.
از آزمایش های دیگر، رهاسازی موش های آلوده به طاعون با هدف آلوده کردن افراد به این بیماری و بررسی و مطالعه شرایط سوژه ها بود. واحد ۷۳۱ در واقع یک شکنجهگاه بود که در ذهن بسیاری از افراد این واحد یک ضرورت برای پیروزی در جنگ محسوب می شد.
دانشمندان واحد ۷۳۱ از طریق تجاوز و بارداری ناخواسته زنان نیز آزمایش هایی را انجام می دادند. به عنوان نمونه، به زندانیان مرد مبتلا به سیفلیس گفته می شد تا به زندانیان زن و همچنین زندانیان مرد رابطه داشته باشن تا اینا بتونن ببینن مریضی چطور گسترش پیدا میکنه.