نبرد کورسک در جولای سال ۱۹۴۳ و در نزدیکی شهر کورسک در غرب روسیه اتفاق افتاد. این نبرد که با عملیات سیتادل آلمان آغاز شد، درواقع واکنش آدولف هیتلر به شکستی بود (که به دلیل دفاع سرسختانه ارتش سرخ شوروی) در حمله به استالینگراد متحمل شده بود.
این جنگ آخرین فرصت برای آلمان به حساب میآمد تا بتواند دوباره تسلطش را در جبهه شرقی جنگ جهانی دوم به دست آورد و آخرین حمله رعدآسای خود را با موفقیت به اتمام برساند.
برخلاف حمله انبوه و برنامهریزی شده آلمان و با وجود اینکه هیتلر، رهبر ارتش آلمان همه تانکهای سنگین، تسلیحات قدرتمند و نیروی هوایی خود را در این جنگ به کار گرفته بود، تعویقهای او، باعث شد شورویها زمان کافی داشته باشند و بتوانند خودشان را برای این حمله آماده کنند. سرانجام نقشههای آلمان برای سرنگون کردن ارتش سرخ یکبار برای همیشه نقش بر آب شد. با این حال، متاسفانه قبل از این اتفاق هر دو طرف تلفات سنگینی را متحمل شدند.
دفاع قهرمانانه آلمان در نبرد استالینگراد
در ماه ژوان سال ۱۹۴۲ هیتلر تا خاک اتحادیه شوروی پیش رفته بود و امید داشت بتواند خیلی راحت شهر استراتژیک استالینگراد (که هماسم رهبر شوروی جوزف استالین بود) را اشغال کند اما استالین همه نیروهای نظامی و شهروندان روسی را به صف کشید و از آنها عهد گرفت که تا آخرین قطره خون برای دفاع از شهرشان بجنگند.
در ماه سپتامبر، وقتی لشکر ششم آلمان به استالینگراد رسید، انتظار نداشت با نیروی آموزشدیده و آماده به رزم ارتش سرخ روبهرو شود. وقتی ارتش آلمان به داخل شهر پیش رفتند، جنگ وحشیانهای بین دو طرف در گرفت. همه ساختمانها فرو ریختند، تکبهتک خانهها ویران شدند و تعداد زیادی از شهروندان آسیب دیدند. درنتیجه قتل عام خونینی بین هر دو کشور شکل گرفت.
در اواسط نوامبر، نیروهای آلمانی تحت محاصره شوروی قرار گرفتند و با کمبود نیرو، کمبود تسلیحات جنگی، غذا و ذخایر پزشکی مواجه شدند. وقتی سربازان آلمانی در چنین شرایطی گیر افتادند، مثل روز برایشان روشن بود که دیگر نمیتوانند نجات پیدا کنند و نبرد را شکست خوردهاند. به همین خاطر تصمیم گرفتند فرار کنند اما هیتلر به آنها دستور داد که به هر قیمتی شده موقعیتشان را حفظ کنند و به مقاومت خود ادامه دهند. حتی به آنها وعده داده که به خاطر این شرایط حقوق و مزایای بیشتری برایشان در نظر میگیرد؛ حقوقی که هیچگاه به دستشان نرسید!
نیروی آلمان تجهیزات و آمادگی لازم برای مقاومت در برابر زمستان سخت روسیه را نداشت. به همین خاطر بیشتر سربازانشان در آن سرمای یخبندان یا از گرسنگی و یا بر اثر بیماری جان خود را از دست دادند.
فرمانده لشکر ششم، ژنرال فردریش پائولوس که دیگر چارهای برایش نمانده بود برخلاف دستورات هیتلر عمل کرد و در دوم فوریه سال ۱۹۴۳ خود را همراه با باقی مانده نیرو، تسلیم روسیه کرد. اقدامی که بعداً هیتلر آن را خیانت خواند.
شکست آلمان در نبرد استالینگراد نقطه تحولی در جنگ جهانی به حساب میآمد که توانست سرنوشت آنها را تغییر دهد. در نتیجه این شکست آلمانیها به جنوب روسیه عقبنشینی کردند و از لحاظ دفاعی در موضع ضعیفی قرار گرفتند. این اتفاق به جهان نشان داد که آلمانیها شکستناپذیر نیستند و باعث شد هیتلر بهشدت تحقیر شود. به همین خاطر، برای جبران این باخت حمله انبوهی را برنامهریزی کرد تا بتواند موقتاً بر مسئله شوروی سرپوش بگذارد.
شهر استراتژیک کورسک
طبق گفته مقالهای در روزنامه Armor نیروهای آلمان و روسیه در زمستان سال ۱۹۴۳ بین لنینگراد تا دریای سیاه گیر افتاده بودند. درنتیجه یک سال جنگ و خرابیهایی که بین این دو جناح صورت گرفته بود، تپههای بزرگی اطراف این ناحیه به وجود آمده بود که آنها را در این منطقه محاصره میکرد. این حصار حدود ۱۵۰ مایل از شمال تا جنوب و حدود ۱۰۰ مایل از شرق به غرب ادامه داشت. در مرکز این حصار، یکی از شهرهای روسیه به نام کورسک واقع شده بود.
این برآمدگی که به نام حصار کورسک معروف شده بود، مکان استراتژیک مهمی برای نازیها به حساب میآمد. هیتلر در آن زمان باید همه به متحدین خود (قدرتهای محور) و هم به دنیا ثابت میکرد که آلمان هنوز دشمن نیرومندی است و هنوز کنترل جبهه شرقی را در دست دارد. به همین خاطر تصمیم گرفت با حمله به کورسک کنترل جادهها و راهآهن این شهر را در دست بگیرد و از این مزیت به نفع خودش استفاده کند.
هر دو طرف برای نبرد یعنی نبرد کورسک آماده شدند
تا سال ۱۹۴۳، عملیات بارباروسا (حمله آلمان به روسیه)، نبرد استالینگراد و جنگاوریهای دیگر آلمان ارتش هیتلر را بهشدت ضعیف کرده بودند و باعث شده بودند حدود نیم میلیون از نیروی آنها از دست برود. او که از این باخت سهمگین ناامید شده بود، برای اینکه جای خالی نیروهای از دست رفته را پر کند، کهنهسربازان جنگ جهانی اول (که کمتر از ۵۰ سال سن داشتند) و پسران «نهاد جوانان هیتلری» (که قبلاً از خدمت معاف شده بودند) را هم به جبهه نبرد آورد.
در مارس سال ۱۹۴۳، بعد از مقاومت ویرانگر روسیه در بلگورود و خارکیف (نزدیک به جنوب حصار کورسک)، فیلد مارشال آلمانی اریش فون مانشتاین میخواست از شرایط فیزیکی به وجود آمده و خستگی ارتش روسیه از جنگ قبلی سو استفاده کرده و کورسک را فتح کند. با این حال، ورماخت (نیروهای متحد ارتش آلمان) تصمیم گرفت به جای این کار برای نبرد دیگری در کنار حصار کورسک آماده شود. به همین خاطر آلمانیها برگ برنده خود را از دست دادند.
چند ماه بعد، آلمان بیش از ۵۰۰ هزار نیرو، ۱۰ هزار اسلحه و خمپارهانداز، ۲۷۰۰ تانک و تفنگ جنگی و ۲۵۰۰ هواپیمای جنگی آماده کرد تا در جمله به حصار کورسک از آن استفاده کند و کورسک را اشغال کند. از طرفی، شورویها هم میدانستند که نبرد بزرگی در انتظارشان است و در این مدت بهترین اسلحهها، تانکها، هواپیماهای جنگی را تولید کردند.
ارتش سرخ تجهیزاتی شامل ۱،۳۰۰،۰۰۰ نیرو انسانی، ۲۰،۰۰۰ اسلحه و بمبافکن، ۳۶۰۰ تانک، ۲۶۵۰ هواپیما و پنج ارتش ذخیره (شامل نیم میلیون نیروی انسانی و ۱۵۰۰ تانک دیگر) برای میدان جنگ آماده کرده بود.
در شمال حصار کورسک ارتش نهم آلمان قرار داشت که از سه لشکر پنزر و بیش از ۳۰۰ هزار نیرو تشکیل شده بود. در جنوب هم لشکر پنزر چهارم بودند که با بیش از ۳۰۰ هزار نیرو و تانکهای پانتر و تایگر آماده به رزم ایستاده بودند. در غرب حصار نیز ارتش دوم آلمان با حدود ۱۱۰ هزار سرباز جنگی صف کشیده بودند.
تا زمانی که موعد عملیات سیتادل فرا رسید، هر دو طرف بهشدت آماده، مجهز و مسلح بودند و میخواستند نبرد را به نفع خودشان تمان کنند.
به تأخیر انداختن هیتلر در نبرد کورسک
در آن زمان، همه آلمان نازی را با تاکتیکهای رعدآسایی که در جنگ به کار میبرد میشناختند. آنها همیشه جنگهای غافلگیرکنندهشان را در یک ناحیه بسته انجام میدادند، نیروی دشمن را گیج میکردند و او را با خاک یکسان میکردند. به همین خاطر تصمیم گرفتند این بار نیز تصمیم گرفتند همزمان از شمال و جنوب به منطقه حصار کورسک حمله کنند و درنهایت در وسط حصار کورسک (که شهر کورسک در آن واقع شده بود) به هم برسند.
با اینکه فرماندهان آلمان به دلیل استحکام قابل توجه ارتش سرخ به هیتلر هشدار داده بودند که از عملیات سیتادل دست بکشد، او مصمم بود که باید به راهش ادامه دهد اما نمیخواست خیلی زود این کار را انجام دهد. قرار بود این عملیات در سوم ماه مِی اجرا شود اما هیتلر تصمیم گرفت برای بهتر شدن آبوهوا و تولید تانکهای تایگر و پانتر عملیات را به تأخیر بیندازد. با اینکه این تانکها تابهحال در میدان جنگ آزمایش نشده بودند و برای اولین بار تولید میشدند.
این تعویق در جنگ تا حد زیادی به نفع روسیه تمام شد. آنها در این مدت هزاران منطقه دفاعی اطراف کورسک تعبیه کردند که شامل تلههای تانکی، سیمهای خاردار و حدود یک میلیون مین ضدتانک و ضدنفر میشد. به علاوه، آنها با کمک شهروندان کورسک شبکه گستردهای از خندق حفر کردند که حداقل ۲۵۰۰ مایل وسعت داشت.
موفقیت حملههای رعدآسا در اکثر موارد به این خاطر است که دشمن را غافلگیر میکند ولی تا زمانی که آلمان برای عملیات سیتادل خود را آماده کرد زمان زیادی طول کشید و این باعث شد آنها این مزیت را از دست بدهند.
آنچه اوضاع را برای آلمان وخیمتر کرد، این بود که دستگاه اطلاعاتی بریتانیا کد امنیتی سیستم اطلاعات نازیها را شکسته بود و اطلاعات آنها را به دست شورویها میرساند. درنتیجه شورویها دقیقاً میدانستند که آلمان میخواهد حمله کند و زمان کافی داشتند تا خود را برای این حمله آماده کنند.
آغاز عملیات سیتادل
در ساعات اولیه صبح روز پنجم جولای، در سال ۱۹۴۳، قرار بود عملیات سیتادل در گندمزارهای زیبای حصار کورسک آغاز شود. اما قبل از اینکه آلمان حمله خود را آغاز کند، شورویها شروع به بمب افکندن به سمت ارتش آلمان کردند تا از حمله آنها جلوگیری کنند. این مسئله شروع حمله را حدود یک ساعت و نیم به تعویق انداخت اما تأثیر چندانی نداشت.
آلمانیها هم در جواب، از سمت شمال و جنوب حصار کورسک، شورویها را به توپ بستند و با پشتیبانی نیروی هوایی آلمان حملات پیادهنظام خود را آغاز کردند. مدتی بعد نیروی هوایی شوروی (VVS) هم به سمت فرودگاه نظامی آلمانیها هجوم آوردند اما حملات موفقی نداشتند.
با وجود اینها، خندقها و حصارهای دفاعی ارتش سرخ در شمال، از پیشروی تانکهای آلمانی به داخل حصار کورسک جلوگیری کردند و نگذاشتند به آن منطقه نفوذ کنند. تا روز دهم جولای، شوروی توانست به طور کامل از سمت شمال پیشروی ارتش نهم نازی را متوقف کند.
نبرد پروخوروفکا
در جنوب حصار، آلمانیها به موفقیتهای بیشتری دست یافته بودند و با سماجت توانستند تا منطقه مسکونی پروخوروفکا (که ۵۰ مایل تا جنوب کورسک فاصله داشت) پیش بروند. در روز دوازدهم جولای نیروی زرهی هر دو طرف، (یعنی ارتش تانکی پنجم روسیه و سپاه پنزر دوم آلمان) با هم روبهرو شدند و با توپهای خودکششی تانکهای خود شروع به بمب افکندن به سمت یکدیگر کردند.
ارتش سرخ در این درگیری تلفات زیادی را متحمل شد ولی درنهایت توانست جلوی نفوذ نازیها به خاک پروخوروفکا را بگیرد و سرانجام به حمله آنها پایان دهد.
نبرد پروخوروفکا اغلب بزرگترین جنگ تانکی تاریخ شمرده میشود اما مورخان ارتش روسیه که به آخرین تاریخچههای شوروی دسترسی دارند، معتقدند این عنوان در اصل به نبرد برودی جنگ جهانی دوم تعلق میگیرد که در سال ۱۹۴۱ اتفاق افتاد.
پایان حمله آلمان و شروع حمله روسیه
در روز دهم جولای، سربازان متفقین به سواحل سیسیل رسیدند و هیتلر را وادار کردند عملیات سیتادل را متوقف کند و لشکر زرهی پنزر را به ایتالیا برگرداند. همچنین او را تهدید کردند که در غیر این صورت نیروهای بیشتری از متفقین را به سیسیل میآورند. نیروهای آلمان در جنوب دست به حملات کوچکی زدند (با نام عملیات رونالد) اما نتوانستند به ارتش سرخ نفوذ کنند و بعد از چند روز کنار کشیدند.
در این زمان، در روز دوازدهم جولای شوروی یک عملیات ضدحمله به نام عملیات کوتوزوف را در شمال کورسک آغاز کرد. آنها وارد حصار Orel شدند و خطوط دفاعی آلمانیها را درهم شکستند. تا روز ۲۴ جولای روسیه موفق شد آلمانیها را فراری دهد و باعث شود تا نقطه آغازین عملیات سیتادل عقبنشینی کنند.
وقایع پس از نبرد کورسک
شوروی سرانجام در نبرد کورسک برنده شد و به رویای هیتلر (که میخواست روسیه را فتح کند) خاتمه داد. بعضی از افراد معتقدند با اینکه شوروی در میدان نبرد به موفقیت رسید، از آنجایی که نتواسنت به استحکامات ارتش سرخ نفوذ کند مزیت این برد را از دست داد.
به هر حال موفقیت در نبرد کورسک برای شوروی گران تمام شد. آنها با وجود اینکه از لحاظ نفرات و تجهیزات بیشتر از آلمانیها بودند، نسبت به آنها تلفات انسانی و جنگافزاری بیشتری دادند. آمار دقیق این تلفات مشخص نیست اما تخمین زده شده که شوروی حدود ۸۰۰ هزار تلفات داده است. این در حالی است که تعداد تلفات آلمان ۲۰۰ هزار نفر بوده است. هرچند بعضی از مورخان معتقدند این آمار نسبت به آمار واقعی کشتگان نبرد خیلی کمتر است.
آلمان پس از این شکست دیگر هرگز نتوانست کنترل جبهه شرقی را در دست بگیرد و تلفات جانی و تجهیزات خود را جبران کند. خیلی زود هیتلر و ارتش ورماخت از موضع تهاجمی به موضع تدافعی تغییر حالت پیدا کردند و به جای حمله کردن فقط در جبهههای مختلف به نبرد و دفاع از خودشان میپرداختند.
در قسمت ۱۷ پادکست پرچم سفید به نبرد کورسک یا همان نبرد ژنرالها پرداختیم که میتوانید در ادامه با آن گوش کنید.