در سال ۱۹۳۳ و با قدرت گرفتن حزب نازی، آدولف هیتلر وزارت تبلیغات رایش سوم را تاسیس نمود و دوست و طرفدار قدیمی خود، جوزف گوبلز را به عنوان وزیر تبلیغات و پروپاگاندای نازی انتخاب کرد.
برونهیلده پومزل، منشی گوبلز بود که در ۱۰۵ سالگی برای اولین بار از تجربیاتش در وزارت تبلیغات رایش سوم سخن گفت. او میگوید: «گوبلز کوتاهقامت اما بسیار مرتب و خوشتیپ بود. بهترین کت و شلوارها را میپوشید و ناخنهای دستش همیشه تمیز و کوتاه بودند… هیچ بازیگری نمیتوانست مانند او از فردی آرام، متین و جدی ناگهان تبدیل به مردی خشن و عصبانی شود که با داد و بیداد سخنرانی کند. گوبلز در محل کار نوعی نجابت و ظرافت از خود نشان میداد و دیدن او در قالب یک کوتولهی خشمگین برای من تضادی باورنکردنی بود».
گوبلز با استفاده از ترکیب رسانههای مدرن نظیر فیلم و رادیو و رسانههای سنتی مانند روزنامه و پوستر توانست حمایت اکثر مردم آلمان را جلب کند. او از این تکنیک برای ساختن تصویری قدرتمند و پایدار از هیتلر استفاده کرد تا آلمان را متقاعد کند که به هیتلر برای پیشرفت کشور نیاز دارند.
به گفتهی کارل دیتریش براشر، تاریخدان آلمانی، استفاده از تبلیغات و پروپاگاندای نازی، کلید موفقیت هیتلر و دلیل اصلی محبوبیت ایدئولوژی نازی بود و گوبلز به عنوان مغز متفکر این تبلیغات، نقش بسیار مهمی در پیشبرد اهداف هیتلر داشت.
گوبلز پیش از پیوستن به حزب نازی
پاول جوزف گوبلز در ۲۹ اکتبر ۱۸۹۷ در راینلند آلمان متولد شد. او که به دلیل پوکی استخوان از خدمت در جنگ جهانی اول معاف بود، زمان خود را با تحصیل در رشتههای ادبیات و فلسفه گذراند و نهایتا با مدرک دکترای فلسفه آلمانی از دانشگاه هایدلبرگ فارغالتحصیل شد.
گوبلز که تلاشهایش جهت کار کردن به عنوان روزنامهنگار، رماننویس و نمایشنامهنویس با شکست مواجه شده بود، در دهه ۲۰ میلادی به حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان (حزب نازی) پیوست و با آدولف هیتلر آشنا شد.
گوبلز و هیتلر دو یار همیشه همراه
پس از جنگ جهانی اول، تورم به اوج رسید و اقتصاد آلمان در وضعیت خیلی بدی به سر میبرد. از طرفی روحیهی مردم این کشور نیز پس از شکست در جنگ جهانی اول به شدت تضعیف شده بود. هیتلر و گوبلز معتقد بودند کلمات و تصاویر میتوانند برای سوءاستفاده از این شرایط به کار گرفته شوند. هیتلر تحت تاثیر توانایی گوبلز در بیان افکارش قرار گرفته بود و گوبلز نیز استعداد هیتلر را در سخنرانی برای عموم مردم و برانگیختن آنها ستایش میکرد.
این دو از نگرانیها و ترسهای مردم آلمان به نفع خود بهره بردند و آیندهای ناسیونالیست و نژادپرستانه را برای این کشور طرحریزی کردند. آنها موفق شدند محبوبیت فراوانی کسب کنند و پس از رسیدن به قدرت، آزادی کلام را به طور کامل از بین برده و جوّی ضد یهودی ساختند که موجب شکلگیری جنایات فراوانی از جمله هولوکاست در قبال یهودیان، همجنسگرایان و دیگر اقلیتها شد.
نمایش هیتلر در مقام پیشوا
گوبلز در سال ۱۹۲۶ به مقام رهبر حزب نازی در برلین رسید و تنها دو سال بعد به عنوان مدیر تبلیغات هیتلر به مجلس آلمان راه یافت. در این زمان گوبلز مهمترین استراتژی خود، یعنی معرفی هیتلر به عنوان یک رهبر نابغه و قدرتمند را پایهریزی کرد.
او ترتیبی داد تا سخنرانیهای هیتلر در حضور عموم مردم برگزار شود و او به عنوان ناجی آلمان نشان داده شود. گوبلز محل قرارگیری دوربینهای فیلمبرداری و میکروفنها را به گونهای مشخص کرد که تصویر و صدای هیتلر برجستهتر و تاثیرگذارتر به نظر رسد. رویدادهایی مانند این، نقشی کلیدی در جلب حمایت مردم آلمان و علاقهمندی آنان به هیتلر ایفا کردند.
گوبلز در مقام وزیر تبلیغات و پروپاگاندای نازی
در ژانویهی ۱۹۳۳، هیتلر صدراعظم آلمان شد و در مارس همان سال گوبلز را به عنوان وزیر پروپاگاندای نازی و تبلیغات انتخاب کرد. بدین ترتیب گوبلز بر محتوای روزنامههای آلمانی، مجلات، کتابها، موسیقی، فیلم، تئاتر و برنامههای رادیویی نظارت کامل داشت. وظایف او شامل سانسور و سرکوب تمامی مخالفتها و اعتراضات، نشان دادن نقاط قوت هیتلر و نفرتپراکنی نسبت به یهودیان میشد.
در آوریل ۱۹۳۳، گوبلز تحت نظر هیتلر کسب و کار را برای یهودیان ممنوع اعلام کرد. یک ماه بعد، او مراسمی را در سالن اپرای برلین رهبری کرد که در آن کتابهای «غیر آلمانی» به آتش کشیده شدند. در این مراسم آثار بسیاری از نویسندگان از جمله آلبرت انیشتین، امیل زولا، هلن کلر، مارسل پروست، زیگموند فروید و آندره ژید از بین رفتند.
در سپتامبر ۱۹۳۳، گوبلز مدیریت تالار فرهنگ رایش را بر عهده گرفت که هدف آن کنترل تمامی زیرمجموعههای هنرهای تجسمی بود. او در یکی از نخستین اقداماتش تمامی هنرمندان یهودی از جمله نویسندهها، موزیسینها، بازیگران و کارگردانان را از کار برکنار کرد. همچنین با توجه به اینکه نازیها هنر مدرن را غیراخلاقی میدانستند، گوبلز دستور داد آثار هنرمندان مدرن مصادره شوند و آثاری محافظهکارانهتر جای آنها را بگیرند.
نهایتا گوبلز قانون مطبوعات رایش را تصویب کرد که در پی آن فعالیت ویراستاران یهودی و غیر نازی در روزنامهها و مجلات آلمانی ممنوع اعلام شد.
نفرتپراکنی نسبت به یهودیان
در سال ۱۹۳۹ و با آغاز جنگ جهانی دوم، گوبلز وظیفهی تقویت روحیهی مردم آلمان و جلب حمایت آنان با استفاده از رسانه را به عهده گرفت. از مشهورترین فیلمهایی که تحت حمایت او ساخته شد، «یهودی ابدی» نام داشت که به ظاهر درباره تاریخ یهودیان بود اما آنان را در نقش انگلهایی کثیف و خطرناک برای جامعه نشان میداد.
گوبلز همچنین ساخت فیلم «زوس یهودی» را ترتیب داد که درباره زندگی جوزف زوس اوپنهایمر بود، یک مشاور مالی یهودی که در قرن هفدهم زندگی میکرد و به طرز ناجوانمردانهای محکوم شد و به قتل رسید؛ اما در این فیلم با استفاده از داستان زندگی او، یهودیان طمعکار و از خودراضی نشان داده شدهاند.
جنگ تمامعیار در مقابل پروپاگاندای نازی
در سال ۱۹۴۳ که آلمان رو به شکست بود و متفقین خواستار تسلیم این کشور بودند، گوبلز پیشنهاد جنگ تمامعیار را داد؛ او میخواست ارتش، منابع ملی و عموم مردم به طور کامل بسیج شوند و ایستادگی کنند تا زمانی که یا پیروز شوند، یا از بین بروند. او در این راه از استعداد ذاتی خود در تحریک و برانگیختن مردم استفاده کرد و در اوت ۱۹۴۴، سخنرانی معروف خود را در اشپورت پالاس برگزار کرد.
در سال ۱۹۴۴، استراتژی گوبلز به کار گرفته شد؛ اما شکست آلمان اجتنابناپذیر بود. در همان هنگام که دیگر مقامات نازی و نزدیکان هیتلر در حال مذاکره با متفقین بودند تا مجازات خود را سبکتر کنند، گوبلز همچنان تا آخرین لحظات عمرش به هیتلر وفادار ماند. پس از شکست آلمان در اواخر آوریل ۱۹۴۵، هیتلر در وصیتنامهاش گوبلز را صدراعظم رایش سوم نامید و خودش در ۳۰ آوریل خودکشی کرد. اما گوبلز تنها یک روز در این سِمت باقی ماند. او و همسرش نیز یک روز بعد از مرگ هیتلر، پس از مسموم کردن فرزندانشان دست به خودکشی زدند.
رژیم نازی و در صدر آن، هیتلر و گوبلز، توانستند از پروپاگاندای نازی جهت تحریک مردم آلمان برای حمایت از جنگ و ایدئولوژیهای غیرانسانی خود به خوبی بهره ببرند. پروپاگاندای نازی همچنین نقشی کلیدی در ایجاد نفرت از یهودیان و عادیسازی جنایاتی همچون هولوکاست ایفا کرد؛ بنابراین میتوان گفت جوزف گوبلز یکی از اساسیترین دلایل موفقیت هیتلر و حکومتش بوده است.