با شروع صبح امروز اخباری از غزه به گوش رسید که برای همه ما عادی بود، فلسطینی ها با موشک های خودشون شهرهای اسرائیل رو مورد هدف قرار دادن و هیچ کس انتظارشو نداشت این موشک بارون تبدیل به عملیات بزرگی که فلسطینی ها به اون لقب طوفان الاقصی رو دادن بشه.
امروز در سالگرد ۵۰ سالگی نبرد یوم کیپور فلسطینی ها حملات خودشونو به مرز های اسرائیل شروع کردن. اونا طی چند ساعت موفق شدن از مرز های اسرائیل عبور کنن و شهر های مرزی رو به تصرف خودشون دربیارن.
فیلم های زیادی منتشر شده که نشون میده مردم اسرائیل در حال فرار از شهرهای مرزی هستن. و از طرف دیگه فلسطینی ها دارن در شهرهای اونا پیشروی میکنن.
وضعیت تا الان که ما داریم این ویدیو رو برای شما ضبط می کنیم کاملا متشنجه و اسرائیلی ها فقط تونستن مواضع فلسطینی هارو در غزه بمب بارون کنن، این در حالی داره اتفاق میوفته که فلسطینی ها هنوز مشغول پیشروی در خاک اونا هستن و هنوز هیچ حرکتی جدی از طرف اسرائیلی ندیدیم.
اما چرا فلسطینی ها این روز رو برای حمله به اسرائیل انتخاب کردن؟
نبرد یوم کیپور آیا دوباره اتفاق افتاده؟
یه ذره بریم عقب و به جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷. خیلی خلاصه بگم اسرائیل در جنگ «شش روزه» ارتفاعات جولان را از سوریه گرفته بود، بر بخش شرقی بیتالمقدس (اورشلیم) مسلط شده، کرانه باختری را تحت کنترل درآورده، باریکه غزه را گرفته و صحرای سینا را که سه برابر خاک اسرائیل در آن زمان وسعت داشت، اشغال کرده بود.
مصریها و سوریها سال ۱۹۷۳ اما یه درس خیلی سخت به اسراییلیها روز جشن یوم کیپور دادن. از زبون هنری کیسنجر اگر بخوایم جنگ یوم کیپور رو بگیم باید اینطوری خاطراتش رو مرور کنیم.
ساعت شش و نیم صبح در روز روزه بزرگ یهودیان، جوزف سیسکو، دستیار من در امور خاورمیانه، تلفن کرد و گفت باید سریعاً تو را ببینم. آمد و گفت با بحرانی بزرگ روبهرو هستیم. هم «یوم کیپور» بود و هم «شبات» (شنبه مقدس یهودیان). در آن بامداد در نیویورک، این یهودیترین شهر دنیا خارج از اسرائیل (به دلیل وجود میلیونها یهودی ساکن) تازه داشت از خواب سحرگاهی برمیخاست. گزارشها مبهم بود. گفته میشد که اسرائیلیها باید حمله کرده باشند زیرا احدی باور نداشت که مصریها قادر به حمله به آبراه سوئز باشند.
به سیسکو گفتم که این روز برای یهودیان خیلی تقدس دارد و ممکن نیست اسرائیلیها حمله کرده باشند. روز به میانه خود نزدیک میشد که مشخص گردید با یک حمله تمام عیار روبهرو هستیم. تصور ما این بود که اسرائیلیها تا چند ساعت بعد مصریها را در هم خواهند شکست… اما اسرائیل غافلگیر شده و وعدهای که ژنرال داوید العازار، رئیس وقت ستاد ارتش اسرائیل، در مورد «شکستن استخوانهای مصر» در روز اول جنگ داده بود، ناکام مانده بود.
امروز ۵۰مین سالگرد نبرد یوم کیپوره، نبردی که اسرائیل در اون مورد حمله ناگهانی مصر و سوریه قرار گرفت. این کشور ها که نبرد ۶ روزه اسرائیل و اعراب، بخشهایی از خاک خودشونو از دست دادن تصمیم گرفتن تا برای جبران اون تحقیر دوباره به اسرائیل حمله کنن. مصری ها طی اون نبرد تمام شبه جزیره سینا و سوریه ای ها بلندی های استراتژیک جولان رو از دست داده بودن.
مصر و سوریه به سرعت شروع به همکاری ها فنی و نظامی با شوروی کردن تا ارتش خودشونو برای بازپس گیری این مناطق آماده کنن. اونا هیچ مذاکره ای رو با اسرائیل قبول نمیکردن و شرایط هر مذاکره ای رو هم باز پس گیری زمین های خودشون بدون هیچ پیش شرطی میدونستن.
طرف دیگه ماجرا یعنی اسرائیلی ها هم حاضر به انجام هیچ مذاکره ای نبودن. رئیس جمهور سوریه حافظ اسد با همتای مصری خودش یعنی انور سادات مذاکراتی رو کرد که طی اون پیشنهاد حمله جدیدی به خاک اسرائیل رو داد. اون میخواستن طی یه حمله برق آسا مناطق از دست رفته خودشونو دوباره پس بگیره و بعد از اون تصمیم گیری ها برای ادامه حمله به خاک اصلی این کشور انجام میشد. بعد از مذاکراتی که بین مصر و سوریه انجام شد حافظ به شاه حسین پادشاه اردن هم پیشنهاد حمله به اسرائیل رو داد، اما حسین که از آخرین شکست اونا ترسیده بود این درخواست رو رد کرد و مصر و سوریه در این نبرد تنها موندن.
انور سادات بعد از تصمیم برای ورود به درگیری دست به خرید سامانههای پدافندی سام 6 ، 7 و 2 زد.
اونا برای تقویت نیروی هوایی خودشون جنگنده های میگ ۲۱ هم سفارش دادن که اون موقع یکی از خطرناک ترین جنگندههای تولید شوروی بود.
اونا در کنار تقویت نیروی هوایی خودشون تصمیم گرفتن تا تانک های جدید روسی مثل تی ۵۵ و تی ۶۲ رو سفارش بدن تا با کمک اونا بتونن در خطوط دفاعی اسرائیلیها دست به پیشروی بزنن.
سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل با این استدلال که مصری ها تا رسیدن میگ ۲۳هاشون دست به حمله نمیزنن و سوریه هم به تنهایی وارد درگیری جدیدی نخواهد شد، جنگ رو دور از نظر میدونست. این وسط مصریها هم شروع به پخش اخباری از نبود تجهیزات فنی و اموزش ندیدن نیروهای خودشون. همه اینا باعث شد که سران اسرائیل با خیال راحت به جشن شکرگزاری خودشون مشغول باشن.
روزی که مصری ها برای شروع عملیات خودشون برای حمله به اسراِئیل انتخاب کرده بودن روز یوم کیپور بود. در این روز یهودی ها اعتقاد دارن که گناههاشون بخشیده میشه و اون روز به جشن و پایکوبی مشغول هستن.
یک روز قبل سوریهایها نیروهای خودشونو به مرزهای اسرائیل بردن و مصری ها هم تعداد زیادی از نیروهای خودشونو به اسم انجام تمرین نظامی به نزدیکی کانال سوئز اوردن.
نکته جالب اینجاست که پادشاه اردن یعنی ملک حسین در شب ۲۵ سپتامبر طی یک پرواز مخفیانه به اسرائیل رفت و به گلدن مایر نخست وزیر این کشور هشدار داد که حمله نزدیکه. اما اونا این موضوع رو جدی نگرفتن و تبعات این موضوع برای اسرائیل فاجعه بار بود.
ساعت ۲ بامداد روز ۶ اکتبر ۱۹۷۳ عملیات بدر شروع شد.
مصری ها با ۲۰۰ جنگنده مواضع دفاعی اسرائیل در سینا رو بمب بارون کردن و کمی بعد از اون توپ ها با اضافه شدن به هواپیماها اتیش اونا رو افزایش دادن.
جنگنده های اسرائیلی به سرعت وارد نبرد شدن و موفق شدن طی یه درگیری هوایی ۱۵ جنگنده مصری رو ساقط کنن و این در حالی بود که هیچ کدوم از فانتومهای اسرائیلی سرنگون نشد.
نیروی هوایی اسرائیل به سرعت خودش رو به سوئز رسوند و تلاش کرد تا در اونجا مواضع مصریها رو بمب بارون کنه. اما اینجا بود که پدافندهای سام روسی خودشونو نشون دادن و تعداد زیادی از جنگنده های اسرائیلی رو سرنگون کردن.
با فراهم شدن شرایط، تانکهای مصری وارد صحنه نبرد شدن و با پشتیبانی قوای پیاده مصری موفق شدن در همون روز اولِ عملیات، ۵ کیلومتر در صحرای سینا پیشروی کنن.
تو همین زمان حملات سوری ها از سمت بلندی های جولان شروع شد و اونا پیشروی های خودشونو با کمک نیروی هوایی شروع کردن. در سینا هم اسرائیل موفق شد فقط پیشروی مصری هارو کند کنه که برای اونا تلفات سنگینی به بار آورد. یکی از اصلی ترین مشکلات اسرائیل پدافند های سام روسی بودن، اونا به راحتی جنگنده های اسرائیل رو سرنگون میکردن و اسرائیلی ها مجبور بودن بیشتر بار عملیات رو روی دوش نیروی زمینی خودشون بندازن.
روز ۱۵ اکتبر حمله همه جانبه مصری ها شروع شد اونا تا این روز تمام قوای خودشونو از سمت غربی سوئز به بخش شرقی منتقل کردن. ولی یه مشکلی وجود داشت و اون خارج شدن نیروهای مصری از چتر پدافندی بود که باعث میشد دفاع هوایی به عهده نیروی هوایی ضعیف مصری ها بیفته.
طی 3 روز ورق جنگ کاملا برگشت و نیروهای مصری شکست سختی از اسرائیل خوردن. با رسیدن سامانه های اخلالگر آمریکایی به اسرائیل پرواز جنگنده ها برای پشتیبانی از نیروی زمینی بیشتر شد و تلفات نیروی هوایی که در هفته ول 104 جنگنده بود به 19 جنگنده رسید که نشون میداد این سامانه ها چه تاثیر بالایی دارن.
با متوقف شدن حمله مصری ها در روز 14 اکتبر ضد حملات اسرائیلی ها شروع شد اونا موفق شدن تو کمترین زمان از شکاف ایجاد شده بین نیروهای مصری استفاده کنن و خودشونو به سوئز برسونن. اسرائیلی ها به سرعت از کانال گذشتن و به راحتی پدافند های سام مصری رو با کمک تانک های خودشون منهدم کردن.
با از بین رفتن سام ها نیروی هوایی اسرائیل به سرعت وارد صحنه شد و موفق شد خطوط تدارکاتی مصری هارو بطور کامل دفع کنه. با نابودی پدافند های مصری نیروی هوایی این کشور به سرعت وارد صحنه نبرد شد اما تجربه بیشتر خلبانان اسرائیلی و آموزش بهتر اینجا خودش رو نشون داد، مصری ها در نبرد های نزدیک هوایی یا به اصطلاح داگ فایت شکست خوردن و تعدادی زیادی از جنگنده های خودشونو از دست دادن.
با از دست رفتن مواضع مصری ها در سوئز و حملات اسرائیل به خاک اصلی مصر فرماندهان این کشور به سرعت تصمیم گرفتن تا به خطوط پشتیبانی اونا حمله کنن و اسرائیلی هارو مجبور کنن تا سوئز رو ترک کنن. ولی این حمله هم با شکست به پایان رسید و فرماندهان سادات از اون خواستن تا به سرعت قوای زرهی رو به عقب منتقل کنن تا بتونن از غرب کانال دفاع کنن.
اما سادات که میخواست اسرائیل رو مجبور به پذیرش آتش بس کنه اونا رو تهدید به دادگاه نظامی کرد و دستور مقاومت بیشتر رو داد. وضعیت برای هردو طرف پیچیده بود، اسرائیلی ها در 100 کیلومتری قاهره مجبور به تغییر مسیر شدن و مصری ها بدون موفقیت خاصی در حال تلاش برای قطع پشتیبانی طرف مقابل بودن.
در جبهه جولان هم وضعیت برای سوری ها خوب نبود، اونا زیر فشار دائم جنگنده ها و تانک های اسرائیلی بودن که جلوی پیشروی اونا رو میگرفت و مانع این میشد که اونا خودشونو به مرز های اسرائیل برسونن. با سرکوب پدافند های سام و ورود جنگنده های اسرائیل در تعداد بالاتر دیگه برای همه مشخص بود که شکست حتمیه.
ولی سوری ها حرکتی کردن که فرماندهان اسرائیلی اصلا انتظار اونو نداشتن. اونا تعداد زیادی از قوای ذخیره خودشونو به میدون اوردن و فرماندهای اسرائیلی که میدونستن شکست در جولان میتونه باعث بی دفاع شدن بقیه کشور بشه، به سرعت بخشی از قوای خودشون رو از سینا به جولان منتقل کردن.
تو همین بین اتفاقی افتاد که باعث شد سوری ها در نبرد تنها بمونن؛ مصر بعد از محاصره شدن نیروهای خودش و فرار وحشیانه سرباز ها به سمت غرب سوئز در روز ۲۲ اکتبر آتش بس رو پذیرفت. با کنار رفتن مصر اسد از اومدن تمام قوای اسرائیل به جولان ترسید و مجبور شد آتش بس رو قبول کنه.
طی این درگیری ها اسرائیل ۲۸۰۰ کشته و ۹ هزار زخمی داد. اونا تلفات بالایی رو در زمینه قوای زمینی و هوایی خودشون دادن که امار دقیقی از اون منتشر نشده
طرف دیگه ماجرا هم مصر و سوریه بین ۵ تا ۸ هزار کشته دادن و ۱۹ هزار نفر از سرباز های اونا مجروح شدن.
اما اینبار با حملههای امروز، باید بمونیم ببینیمچطور پیش میره. شاید اینبار شروع این جنگ مثل جنگ کیمپور باشه ولی پایانش مثل قبل نباشه.