در دوران جنگ جهانی دوم زمانی که آلمانهای نازی در تلاش بودند تا هولوکاست را اجرایی کنند، برنامهای پیاده کردند که بنابر آن، باید گتو یا محلههایی برای یهودیها ایجاد میشد تا آنها از دیگر مردم جدا شده و راحتتر و سازمانیافتهتر مورد به سمت نابودی بروند. در این مقاله نگاهی به گتوهای اروپا در جنگ جهانی دوم خواهیم انداخت.
گتوهای یهودی؛ از محلههای ونیز ایتالیا تا اردوگاههای کار آلمان
معمولا به حومه شهر یا قسمتی از آن که شامل اقلیتها (فرهنگی، مذهبی و …) است، گتو میگویند. با این حال، بیشتر ما زمانی که کلمه گتو را میشنویم، یاد گتوهایی میافتیم که در جنگ جهانی دوم آلمانها برای جدا کردن، استثمار و در نهایت کشتار یهودیها ترتیب دادند.
اما تاریخچه گتوهای یهودیها به دوران جنگ جهانی دوم محدود نمیشود.کشورهای مسلمان محلههای خاص خود را برای سکونت یا اشتغال یهودیها داشتند. در بین این کشورها میتوان به مراکش اشاره کرد. در سال ۱۲۸۰ میلادی در این سرزمین جداسازی اجباری یهودیها طرحی بود که پیاده شد.
در قرنهای بعدی، این جداسازی در اروپا اتفاق افتاد. در سال ۱۵۱۶ در ونیز ایتالیا محلههایی تاسیس شد تا یهودیها در آن زندگی کنند. این محلهها که گتو نام داشتند بعدها این نام به بسیاری از شهرهای اروپا به رم، پراگ، فرانکفورت و … هم سرایت کرد تا این که در دوران مدرن به جنگ جهانی دوم رسید.
گویا گتوهای یهودی در بعضی از موارد جای راحتی برای زندگی کردن نبودند. این محلهها که با دیوارهای بلند و در قرنهای بعدی با سیم از دیگر قسمتهای شهر جدا میشدند، بعضی از مواقع مورد حمله مسیحیهایی قرار میگرفتند که یهودیها را مسبب مصیبتهایی که بر سر حضرت مسیح آمد، میدانستند.
از آن جایی هم که معمولا امکان گستردهتر شدن محدوده گتوها وجود نداشت، این محلهها با مشکل کمبود جا مواجه بودند. به خاطر همین است که در این محلههای خانههایی کوچک و چندطبقه را شاهد هستیم. مشکل بهداشت و آتشسوزی هم از دیگر مواردی بود که ساکنین این محلهها با آن دست و پنجه نرم میکردند.
گتوهای یهودی در جنگ جهانی دوم
بعد از شروع جنگ جهانی دوم در سپتامبر ۱۹۳۹ و حمله آلمان نازی به لهستان در همان ماه، نازیها شروع به تاسیس محلههایی کردند که قرار بود به یهودیها اختصاص داده شود. تا سال ۱۹۴۱ تقریبا تمام یهودیهای لهستان در گتویی معروف به گتو ورشو جمعآوری شدند و برای مدتی در وضعیت اسفباری زندگی کردند.
گتو ورشو
گتو ورشو یکی از بزرگترین گتوهایی است که نازیها در دوران جنگ برپا کردند. تعداد زیاد یهودیها در این محله عرصه را به شدت برای آنها سخت کرده بود. نظارت بر یهودیها با دقت تمام انجام میشد و هیچ کس حق ورود یا خروج بدون مجوز را در این محلهها نداشت.
وضعیت بهداشت، سازماندهی فضولات انسانی و زبالهها، همه و همه، به بیماریها واگیردار و در نهایت مرگ یهودیها در این محلهها کمک میکرد. در کنار اینها، باید به مسئله کمبود مواد غذایی هم اشاره کرد. چون که معمولا نازیها جز خرید کمی نان، روغن و سیبزمینی اجازه خرید ماده غذایی دیگری را به یهودیها نمیدادند. به همین ترتیب تعداد زیادی از یهودیها پیش از آن که به طور مستقیم به دست آلمانها طعمه مرگ بشوند، از گرسنگی، سرما و بیماری جان میدادند یا برای خلاصی از این وضعیت، خودکشی میکردند.
گتو ورشو
واکنش یهودیهایی که در گتو زندگی میکردند، به این وضعیت چه بود؟
نظارت امنیتی نازی عملا فرار یا سازماندهی هر نوع شورشی را در گتوها غیرممکن کرده بود. در چنین وضعیتی بود که یهودیها باید فقط به زنده ماندن و نجات پیدا کردن فکر میکردند. در این بین قاچاق دارو و مواد غذایی توانست به دادشان برسد و آنها هم چاره دیگری جز سازش با قاچاقچیها نداشتند.
گتوهای یهودی در جنگ جهانی دوم
با وجود چنین وضعیتی در ۱۹۴۳ در گتو ورشو یهودیها شورش علیه آلمان نازی شورش کردند. از این دست شورشها را در بعضی از محلههای کوچک دیگر شاهدیم تا زمانی در ۱۹۴۴ آلمانها آخرین گتو موجود را هم از بین بردند.
گتوهای یهودی در خدمت راه حل نهایی
تا سال ۱۹۴۱ گتوها جان تعداد زیادی از یهودیها را گرفتند. اما از سال ۴۱ به بعد یعنی زمانی که برنامه «راه حل نهایی» قطعی شد، نازیها این محلهها را از بین بردند. بر اساس برنامه راه حل نهایی تمام یهودیها اروپا باید از بین میرفتند. جمعیت گتوهایی که تخریب میشدند، یا مستقیم کشته شده و در گورهای دستهجمعی دفن میشدند یا به سمت اردوگاههای کار و دوباره کشتارهای دسته جمعی تبعید میشدند. در هر صورت نتیجه یکی بود؛ مرگ یهودیهای اروپا.