فرش ایرانی در عرصه جهانی سالهاست که حرفهایی بر گفتن دارد. خوب است بدانیم در دوران جنگ جهانی اول که جایجای کشور ما دستخوش تغییر و ناملایمات شد، چه بر سر تولید و فروش فرش ایرانی آمد؟ در ادامه این مقاله جواب این سوال را پیدا خواهیم کرد که تاثیر جنگ جهانی اول بر فرش ایران چه بود؟
فرش ایرانی تا قبل از روی کار آمدن قاجار
فرش ایران و افغانستان همواره از زیباترین صنایع این دو سرزمین بوده و هست. در دوران شاهنشاهان صفوی این بهشت جهان ایرانی به یک صنعت بدل شد و شکوه و رونقی بیشتر از قبل پیدا کرد. اما با سقوط صفویان به دست مردم افغان و افتادن ایران در یک سراشیبی آشوب این صنعت رونق خود را از دست داد.
فرش در دوران قاجاریه
در نیمه دوم قرن ۱۹م/ ۱۳ ق. در روزگار قاجارها عوامل متعددی دست به دست یکدیگر دادند و باعث شدند تا سرمایهگذاریهایی روی صنعت فرش صورت بگیرد و به رونق کارگاههای قالیبافی در اواخر همان قرن و اوایل قرن بعد منجر شود و در قرن ۲۰ م/ ۱۴ ق. این رونق به تجارتی جهانی تبدیل شد و با وجود این که صنایع ارزان اروپایی صنایع محلی و بومی ایران را تا مرز نابودی کشاندند و همین طور علی رغم بروز جنگ جهانی اول در خاک کشور تا پایان دوران قاجار به دلیل تقاضای بازارهای اروپایی و آمریکایی و قیمت ارزان ادامه داشت. این روند تا آن جایی طی شد که بخش عمدهای از تولید و فروش فرش ایرانی زیر نظر کمپانیهای خارجی صورت میگرفت.
در ابتدا کار احیای صنعت فرش برعهده تجار ایرانی از شهرهای تبریز، اراک، همدان، کاشان، فارس، یزد و خراسان بود. این تجار کار خود را از کارگاههای کوچک قالیبافی آغاز کردند اما ادامه راه با توجه به ضعفهای اقتصادی و صنعتی ایران در دوره قاجار برایشان مشکل بود و برای ادامه مسیر و تامین هزینهها نیازمند سرمایهگذار بودند.
سرمایهگذاران خارجی در ایران
در نهایت، این سرمایهگذاران از میان اروپاییان و آمریکاییانی پیدا شدند که سرمایه کافی در دست داشتند. پس میتوانستند مواد اولیه را برای کارگاههایی در مقیاس بزرگتر فراهم کنند و از طرفی ایرانیان را هم نیروی کار ارزان قیمتی میدیدند که پرداخت دستمزدشان برای سرمایهدارانی مثل آنها کار چندان مشکلی نبود. ضمن این که در آن برهه از زمان تقاضای فرش با کیفیت و زیبای ایرانی هم در بازار جهانی وجود داشت.
سرمایهگذاری و حضور کشورهای خارجی در صنعت فرش در ۱۸۸۰ م/ ۱۳۰۰ ق. به طور گسترده و جدی آغاز شد و تا قبل از شلیک شدن اولین بمب جنگ جهانی در اروپا ادامه داشت. این کمپانیهای سرمایهگذار انگلیسی، روسی، آلمانی و ایتالیایی عبارت بودند از شرکتهای آندریا، تولید قالی شرق، هاتس و پسران، گنجیاف، تیموریان، پتاگ، قرهگزیان، تلفیان و قرهگزیان.
مراکز قالیبافی این شرکتها اکثرا شامل شهرهای کرمان، تبریز، کاشان، همدان، خراسان، کردستان، فارس، یزد و قزوین میشد.
گویا این شرکتها در ابتدا تنها در بخش صادرات فرش و قالیهای ایرانی فعال بودند. اما بعد از مدتی با توجه به تقاضای بازار بخشی از تولید را هم بر عهده گرفتند و در آن زمینه هم فعالیت داشتند. آنان با محلیها وارد قرارداد شدند و محلیها مواد اولیه را در بین بافندگان خانگی یا سرپرست بافندگان تقسیم کرده، فرشهای بافتهشده را جمعآوری و برای توزیع به کمپانیهای میفرستادند. کمی بعد این شرکتها امور مربوط به کارگران، طرحها و تکنیکها و دیگر مسائل مالی را هم زیر نظر خود گرفتند.
با گذشت زمان، این صنعت روزبهروز با پیشرفت بیشتری روبهرو میشد. به مرور تعداد دارهای قالی و مراکز قالیبافی در سرتاسر کشور گسترش یافت. به عنوان مثال، فردی روسی به نام محمدوف گنجهای در تبریز در سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۸۹۹ میلادی یک کارگاه قالیبافی شامل کارگاه فرشبافی، رنگرزخانه و انبار ساخت که با ۲۰۰ دار قالی ۱۵۰۰ الی ۲۰۰۰ بافنده را مشغول به کار ساخته بود.
این وضعیت در سایر نقاط کشور هم کمابیش به همین منوال بود و در این بین «آذربایجان، کرمانشاه، خراسان، فارس و بنادر خلیج فارس اصلیترین مبادی صادرات فرش ایران به خارج کشور محسوب میشدند.» بازار این قالیها هم کشورهای روسیه، انگلستان، فرانسه، آلمان، مصر و به خصوص ایالات متحده آمریکا بودند. ترکیه امروزی هم از دیگر بازارهای هدف فرشهای ایرانی تا قبل از جنگ جهانی اول بود. چون بخش عمده این فرشها و قالیها از طریق راههای تجاری به قسطنطنیه (استانبول) رفته و از آن جا راهی کشورهای اروپایی میشدند.
حضور سرمایهگذاران خارجی در صنعت فرش ایران
با وجود این که حضور و سرمایهگذاری این شرکتها باعث احیای صنعت فرش در ایران شد. اما این حضور به طور کامل برای ایران پرسود نبود. در وهله اول باید در نظر داشته باشیم که سهم ایران از سود تجارت فرش کمتر از آنی بود که کشورهای خارجی دریافت میکردند. در نظر بعدی باید بدانیم که گسترش و رونق این صنعت باعث رواج رنگهای شیمیایی شد و بعد از مدتی این شرکتها سعی کردند تا بر اساس نیاز بازار در طرحهای اصیل فرش ایرانی دست برده و با این کار آسیب زیادی به این هنر پرقدمت زدند.
فرش ایران در جنگ جهانی اول
از آن جایی که بعد از وقوع جنگ ایران مورد هجوم هرچه بیشتر نیروهای دشمن شد. قحطی، گرسنگی، ناامنی و بیماری کشور را فرا گرفت و کاری هم از دولت مرکزی ساخته نبود. در این دوران راکد سیاه که تمام دکانها خالی و بازارها بسته بودند، مسلما کارگاههای قالیبافی هم از تهاجم دشمن در امان نبودند. کارگاههای مهم این صنعت در آذربایجان، همدان، کرمان و خراسان که بر سر راههای تجاری و نظامی قرار داشتند، بیشتر از همه مورد آسیب قرار گرفتند و غارت شدند.
تمام این اتفاقها تولید فرش چه به شیوه خانواری و چه کارگاهی را به طرز فجیعی تحت تاثیر قرار داد. در یک نمونه یک کمپانی آمریکایی در اعتراض به این که فرشهای تعیینشده تحویل داده نشدهاند، پیامی برای فتحالسلطنه همدانی میفرستاد و او در جواب برای وزارت خارجه مینویسد:
« … در ابتدای جنگ بینالمللی در موقعی که دعوای ژاندرام و قزاق در همدان اتفاق افتاد، قنسول و بانک شاهی از همدان خارج شدند و کمپانی تعطیل بود و خامه برای خاتمه قالیها نمیدادند. این بنده مراسلهای با کفیل کمپانی [قالی شرق] … در موضوع تاخیر خامه نوشته و آن جا متذکر شدم که اگر خامه نرسانیده و تاخیر شود و در این جنگ بینالمللی عیب و نقصی متوجه قالیها شود، مسئول کمپانی خواهد بود. … کفیل کمپانی در ذیل مراسله بنده نوشته، تصدیق میکند که از دادن خامه مسامحه شده است، لذا برحسب سند مذکور تاخیر رساندن خامه از طرف کمپانی سبب تاخیر خاتمه قالیها گردیده، تا قضیه غارت قالیها پیش آمد و مسئولیت متوجه کمپانی شد.»
این نوع اختلافات بین قالیباقان و سرمایهگذاران در دوران جنگ با علم به وضعیت ایران بارها تکرار شد. در نتیجه فشارهای کمپانیها، کمبود پشم و سایر مواد اولیه، ناامنی و غارت تولید و فروش فرشهای ایران در طول چهارسال جنگ جهانی اول به شدت کاهش پیدا کرد. ضمن این که فرش ایران برای کشورهای خارجی کالایی ضروری نبود و تجملی به حساب میآمد. پس عملا در شرایط جنگی خرید گسترده این کالا چندان منطقی به نظر نمیآمد.
کلام آخر
فرش ایران هم مانند بسیاری از موارد دیگر در دوران جنگ جهانی دستخوش تغییرات زیادی شد. به خاطر قحطی بسیاری از مواد اولیه این فرشها تهیه نمیشدند و اگر بافته میشدند، قالیبافان در شرایط بد جنگی توان چندانی برای کار مداوم نداشتند. در بسیاری از مواقع هم فرشها و قالیهای بافته شده غارت میشدند و به مقصد نمیرسیدند. همین مسئله خشم کارفرمایان این صنعت را فراهم میآورد.
با پایان جنگ اما تولید، فروش و صادرات فرش ایران دوباره از سر گرفته شد و این تجارت در آغاز دوران پهلوی ۱۹ برابر افزایش پیدا کرده بود.
شاید این مطلب برای شما جالب باشد: آتاتورک کی بود و برای ترکیه چه کرد؟